سفرعشق ۱۶
11 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت
#قسمت_شانزدهم #سفر_عشق مامانم میگفت: سحر خودتی؟! بابام اومد پیشونیم رو بوسید. خانوادمون اهل نماز و حجاب و… نبودند ولی بابام همیشه میگفت: دخترم یه کم لباسات رو پوشیدهتر انتخاب کن، اینا چیه میری، میگیری. وقتی من رو دید، خیلی از ظاهرم خوشش… بیشتر »