سفرعشق ۱۰
06 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت
#قسمت_دهم #سفر_عشق این اولین بارم بود، نسبت به جایی تعلقخاطر پیدا کرده بودم. هانا و خانم موسوی هم حالشون بهتر از من نبود. وقتی رسیدیم هتل، همه تو غذاخوری داشتن صبحونه میخوردند. صبحونمون رو که خوردیم، رفتیم بالا، کیف و چمدونا رو برداشتیم و… بیشتر »