یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

سفرعشق۸۳

01 اردیبهشت 1398 توسط نردبانی تا بهشت
​#قسمت_هشتادوسوم  #سفر_عشق     *******دو روز بعد*********** امشب عقد من و فرزامه ،، خیلی خوشحالم .. با سمن و الهه رفتیم آرایشگاه تاکارای آرایش منو انجام بدیم ، از خانم آرایشگر خواستم که یه آرایش ساده روی صورتم‌انجام بده و یه شال… بیشتر »
 نظر دهید »

سفرعشق۸۲

31 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
​#قسمت_هشتادودوم #سفر_عشق فرزام همیشه حرفای عاشقانه قشنگی میزد ، الانم که با پیام های عاشقانه ای که برام فرستاد بی خوابم کرد و دیگه هرکاری کردم نتونستم بخوابم ، از روی تختم بلند شدم و رفتم سمت میز تحریرم و شروع کردم به نوشتن خاطراتم : دیگه هوا تاریک شده… بیشتر »
 4 نظر

سفرعشق۸۱

30 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
​#قسمت_هشتادو‌یکم #سفر_عشق  سعی کردم زیاد خرید آنچنانی نداشته باشم. هرجایی می‌رفتیم، مادر فرزام کلی اصرار می‌کرد برا خرید. با لبخندی جوابش رو می‌دادم و می‌گفتم: –مادرجون هرچی نیاز داشته باشم، میخرم.  مادر فرزامم کلی قربون صدقم می‌رفت و… بیشتر »
 6 نظر

اردوی جهادی

29 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
ساعت دو نصف شب بود، به محلِ اسکانمون رفتیم تا استراحت کنیم. به حدی خسته بودیم، که تا سرمونو گذاشتیم رو بالش، از فرطِ خستگی خوابمون برد. صبح که چه عرض کنم، بگم ظهر بهتره!! با هزار بدبختی از خواب بیدار شدیم!! “مثلا اومده بودیم اردویِ جهادی!! “… بیشتر »
 2 نظر

سفرعشق۸۰

28 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
​#قسمت_هشتادم #سفر_عشق  گوشیم زنگ خورد، با نگرانی بهش نگاه کردم. فرزام بود زنگ میزد… تماسو وصل کردم و با صدایی که توش اضطراب و نگرانی بود، گفتم: –الوو.سلام. حالتون خوبه؟! –سلام سحرجون. ببخشید دیر شد، تو ترافیکیم، نزدیک خونتون!! با… بیشتر »
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 26
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 2864
  • 1 ماه قبل: 18933
  • کل بازدیدها: 443275

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس