یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

همسفرهای من در زیارت امام رضا...

21 دی 1399 توسط نردبانی تا بهشت

بخاطر کرونا در هر کوپه فقط سه نفر می گذارند وارد شود، اما من و سه نفر دیگر که در ایستگاه ملایر با هم آشنا شدیم؛ تصمیم گرفتیم در یک کوپه باشیم. با کلی اصرار، مهمان دار قبول کرد. بماند که برای پذیرایی و … حق یکی از ما ضایع می شد!
با یکی از دختران کوپه حس بسیار نزدیک تری داشتم؛ او هم مثل من چادری و هم اسم خودم بود. اما دو نفر دیگر اعتقاد زیادی به چادر نداشتند و می گفتند:
“به نظر ما انسان باید دلش پاک باشد!”
من هم سعی کردم با روی خوش و زبان نرم بگویم:
“درست است که باید دلت پاک باشد؛ اما خداوند تکلیفی بر عهده ما خانم ها قرار داده که به نفع مان است. خداوند ما را خلق کرده و سازنده ما است پس وقتی حجاب را قرار داده، می داند که به سود ما است و گرنه هیچ وقت چیزی که به ضررمان باشد قرار نمی دهد!”
حرف هایم کمی برایش قانع کننده بود و یکی شان تصمیم گرفت به مشهد رسیدیم چادر بخرد!
اتاق های هتل هم یا دو نفری بودند یا سه نفری. اما ما، باز هم تصمیم گرفتیم چهار نفر در یک اتاق سه نفری باشیم و یکی از ما بر روی زمین بخوابد!
برای زیارت دو نفری باهم می رفتیم. من و زهرا باهم راهی می شدیم!
رفتارهایش برایم خیلی عجیب و غریب بودند؛ با اینکه طلبه نبود و رشته روانشناسی خوانده بود اما از نظر اعتقادی خیلی قوی به نظر می رسید!
به عکس شهید سلیمانی در جای جای حرم که می رسیدیم؛ دقایقی درنگ می کرد و بعد از بوسیدن عکسش، ادامه مسیر را طی می کردیم!
به محض دیدن حرم، چشمانش بارانی می شد و با طمانینه قدم برمی داشت!
به قول خودش این سومین بار است، در طول این ایام کرونا به زیارت امام رضا می آید!
ته دلم به او غبطه خوردم که من دو سالی می شود، حرم را ندیده ام؛ بعد او دو ماه پیش هم مشهد بوده است!
با این وجود، دلتنگی اش به حدی بود که انگار سال های زیادی است که به زیارت نیامده است!
فیلمی از سردار دل ها و آیت الله راشد یزدی در حرم دیده بود و در به در، به دنبال ایشان می گشت، تا آن نقطه از حرم را پیدا کند! بعد از کلی پرس و جو از خدام، متوجه شد ایشان هر روز صبح و ظهر برای اقامه نماز جماعت به رواق امام خمینی"ره” می آید. امروز با هم رفتیم تا ایشان را ببیند؛ اما با آمدن مسئول کاروان و اینکه پرسید؛ دارید به هتل می روید؟! موفق به دیدن آیت الله راشد یزدی نشدیم. قرار است فردا ظهر به ورودی رواق اما برویم تا شاید بتواند ایشان را ببیند!

✏ز. یوسفوند

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 6 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به قلم خودم زیارت مشهد

موضوعات: زیارت لینک ثابت

نظر از: مهنــــا [عضو] 
  • مهنــا
  • معاونت
5 stars

خوش بحالتون زیارت قبول
برای ما هم دعا کنید
شدیدا دلتنگ حرم هستیم :(

1399/10/22 @ 14:42
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلامت باشی
چشم
انشالله به زودی طلبیده بشی عزیزم

1399/10/22 @ 18:54
نظر از: ... [عضو] 
  • ...
...
5 stars

سلاممممم
التماس دعا دارم خیلی زیاد
به اون دوست عزیزمون هم بگو تو این شرایط کرونایی خیلی به صلاح نیست بوسیدن مکان و عکس غیره

1399/10/23 @ 13:34
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام
چشم انشالله
آره بهش گفتم عزیزم
ولی گوش نمی دن

1399/10/23 @ 13:36
نظر از: شهید محمود رضا بیضائی [عضو] 
  • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
5 stars

با سلام و احترام زیارت قبول. التماس دعا که حداقل عاقبت به خیر شویم. در پناه حق.
من همان آهوی گم شده یا رضا جان(ع) می شود مرا هم پناه دهی؟

1399/10/26 @ 15:04
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام ممنونم
انشالله

1399/10/26 @ 17:20


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 418
  • دیروز: 358
  • 7 روز قبل: 1760
  • 1 ماه قبل: 17454
  • کل بازدیدها: 441762

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • چراغ قرمز
  • نماز اول وقت
  • چشمه

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس