مدتی است تو را گم کرده ام...
خداوندا!
به یاد دارم همیشه گفتی:
“از پدر و مادر برایتان مهربانترم!”
فراموش نمی کنم، هروقت به بنبست رسیدم دستی از غیب دستانم را گرفت و نجاتم داد.
حالا!
اما مدتی است تو را گم کردهام.
به دنبال نوری هستم تا به تو ختم شود.
چشمانم غیر از سیاهی و تاریکی چیزی نمیبینند.
بارخدایا!
حال دلم خراب است و روز به روز از دنیا و آدمهایش بیزارتر میشوم.
یا رب!
میدانم، گناهانم سر به فلک کشیده و پیروی هوای نفسم را بر بندگی تو ترجیح دادم. ولی این را خوب میدانم که در قرآن بارها آیه رحمت تو آمده است.
آیاتی که اگر نبود انسان با اولین خطایش، راه ناامیدی را در پیش میگرفت.
پروردگار مهربانم!
از تو فقط امید میخواهم، از تو در گشودهای میخواهم، که غمم را، اندوهم را برطرف کند.
میدانم قدرتت فوق تمام قدرتهاست، در کلام نورت بارها گفتهای:
“یدالله فوق ایدیهم”
پس من را دریاب، که نیازمند نیازمندم ای بی نیاز از همه جهانیان!