مناجات
خداوندا !
چون پرودگاری به بزرگی تو دارم، “گردنم” را پیش چه کسی کج کنم، که چند صباحی بعد، حیرانم میکنند!
میدانم! انسانها آنقدر بیظرفیت هستند؛ تا رازِ دلت را به آنها میگویی، شیپور به دست آبرویِ چندین و چند سالهات را بر سر کوچه و بازار به مانند جارچیها، جار میزنند و انگشتنمایِ عام و خاصت میکنند!!
بارخدایا!
من تو را دارم و نمازهایی که وسیله ارتباطم با تو است و به محضِ جاری کردن اسمت، آرامشی عجیب روح و روانم را فرا میگیرد.
معبودمن!
تو را سپاس میگویم، بخاطر نعمت بسیار بزرگ سجده، تا “پیشانیم” را بر آستانه خاک گذارم و سفره دلم را برایت باز کنم.
و خوب میدانم، گدایی کردن به درگاه تو، من را به مقامِ پادشاهی و سلطانی عروج میدهد!!
“پیشِ مردم
کج مکن گردن
که حیرانت کنند…
آبرویت برده و بدتر
پریشانت کنند…
سفره دل باز کن درهنگام سجود،
پیشِ ” الله” کن گدایی،تا که “سلطانت” کند..”