یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

عطریاس ۸

30 خرداد 1398 توسط نردبانی تا بهشت

#رمان_دوم 

#عطر_یاس 

#قسمت_هشتم
بعد از زیارت یادمان شهدایِ شلمچه، رفتم گوشه‌ای از ضریح نشستم. 

قرآنم رو از کیفم درآوردم، سوره ملک رو خوندم و ثوابش رو هدیه کردم به روحِ شهدایِ شلمچه.
شروع کردم به دردودل با شهدایِ گمنام اونجا، که با حس کردن دستی رو شونه‌ام سرم رو برگردوندم، زینب رو دیدم با لبخند داشت نگام می‌کرد!!
چشمام رو گرد کردم و گفتم:
–بله، چته؟! اینجام نمیذاری تنها باشم؟!

–دختره اخمو، با یه من عسلم نمیشه خوردت!! کارت داشتم عزیزم!!

–می‌شنوم زینب جان، لب باز کن و بگو چی شده؟!
با کلی من‌من کردن بالاخره گفت:

–ببینم ستایش جان دوست داری همسر آیندت چطوری باشه؟!
تو دلم به این سوال زینب خندم گرفت، یعنی چی دوست دارم شوهرم چکاره باشه؟!

–با تعجب ازش پرسیدم، این سوال چیه عزیزم!! 

–تو جواب بده بعد میگم چکار دارم!!

–خب منم مثل همه دخترا، دوست دارم همسر آیندم خوش‌اخلاق باشه‌، بهم دروغ نگه، احترام خونوادم رو داشته باشه و خیلی معیارهای دیگه!!

–مثلا چی ستایش؟!

–خب دیگه برا من ایمان و مومن بودن طرفم خیلی مهمه، یه سری معیارهای دیگه هم دارم که شخصی هستند!!!

–واقعیتش حاج‌آقا قبل از اومدن به خادمی‌الشهدا ازم خواست درباره یکی از دوستاش باهات حرف بزنم منم پیشنهاد دادم اول بهم نشونتون بدیم بعد اقدام کنیم!!

اون شخص نظرش مثبته!! خواستم ببینم نظر تو چیه؟!

–من که هنوز نمیدونم اون طرف کیه؟!
خواست جوابم رو بده تلفنش زنگ خورد، از حرف زدنش فهمیدم حاج‌آقائه!! وقتی حرفاش تموم شد، رو کرد بهم و گفت:

–واقعیتش اون شخص، حاج‌آقایِ حسینیه!! خب نظرت چیه؟!

–با شنیدن اسمش، زبونم بند اومد، بدنم یخ زد، قلبم شروع کرد به تندتند زدن، حس می‌کردم الانه از حلقومم بیرون بیاد!! یعنی اونم به من حس داره؟!

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 9 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(4)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
4 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به‌قلم‌خودم رمان دوم عطریاس قسمت هشتم

موضوعات: رمان عطریاس لینک ثابت

نظر از: مدرسه نرجس دولت آباد [عضو] 
  • مدرسه علمیه حضرت نرجس خاتون«سلام الله علیها» دولت آباد
5 stars

التماس دعا

1398/03/30 @ 17:19
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

همچنین شما هم ما رو دعا کنید

1398/03/30 @ 19:45
نظر از: ریاحی [عضو] 
  • ریحـانه اصـفهـان
5 stars

ای شیطون رمانت آقایی داره(:

1398/03/30 @ 19:39
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

آره از اون آقایی‌هایی که لب و لوچه آدم براشون آویزون میشه

1398/03/30 @ 19:44
پاسخ از: Mim.Es [عضو] 
  • قدم‌های عاشـ ـقی
  • کویرم تشنه باران
5 stars

یاس جونم :)))))
ان شاء الله قسمتت!

1398/04/04 @ 11:46
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام آجی
شرمنده درگیر امتحاناتم بعدم خواهر کوچیکم ازدواج کرده اصلا بیکار نیستم
باشه الان یه قسمت میذارم
شرمتده عزیزم

1398/04/04 @ 12:02
پاسخ از: ریاحی [عضو] 
  • ریحـانه اصـفهـان
5 stars

مبارکه نه حالا قسمت نمی خواد
میگه آقاییی قسمتت بشه

1398/04/04 @ 12:30
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

انشالله آجی
هرچی خیره

1398/04/04 @ 12:33
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

خدا نکشتت حدیث عشق جان
کلی خندیدم

1398/03/30 @ 19:45


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 136
  • دیروز: 639
  • 7 روز قبل: 3261
  • 1 ماه قبل: 16925
  • کل بازدیدها: 441220

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس