یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

صداقت و راستی

18 مهر 1398 توسط نردبانی تا بهشت

صداقت و راستی واژه‌ی آشنایی که فرادینی است و فقط مختص به ادیانِ الهی نیست. آنهایی که حتی دین ندارند، صداقت را خوب می‌دانند و دروغ را بد.

بنابراین صداقت از ویژگی‌هایِ عالیِ اخلاقِ انسانی است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست.

صداقت در لغت یعنی راست‌گفتاری. هرگاه سخنی را متمایل به واقع بر زبان جاری کردی، به اولین مرتبه صدق دست یافته‌ای. مراتب بعدی صدق، صداقت در رفتار و اعمال و صداقت در حرکات و سکنات می‌باشد!

هرگاه نزد مردم، رفتار و اعمالت را آنگونه که خداوند فرموده انجام دادی، مرتبه بعدی صدق را به دست آورده‌ای!

مرتبه مهم‌تر، صدق در نیت است به طوری‌که آن، پیش‌نیازِ صدق در گفتار و کردار است!

اگر صدقِ در نیت داشتی به صدق و راستی در گفتار و کردار نیز دست می‌یابی!

به دلیل اینکه اعمال ارزش‌مندی چون جهاد، شهادت، نیکی به خلقِ خدا و …  فقط‌و‌فقط در صورتی موردِ قبول خداوند قرار می‌گیرد که با نیت الهی به انجام برسد. پیامبر “صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌والسلم” در این زمینه می‌فرمایند:

“انّما الأعمال بالنيات و انّما لكل امرئ ما نوي

ارزش و اعتبار عمل و رفتار هر فردي، مطابق نيت و قصد و هدف او است و نتايج اعمال هر انسان، صرفاً به نيت او وابسته است.” (۱)

اگر من در کار و فعلم صدق در نیت داشته باشم، ارزشمند است اما اگر خالی از قصد و قربت الهی باشد، فاقد ارزش می‌باشد و پوسته‌ای توخالی می‌شود.

بنابراین اگر تمام اعمال و فعالیت‌هایِ انسان بر صدق و راستی بنا نهاده شود و از هرگونه کذب و ناراستی تهی باشد، زمینه‌هایِ نیک‌بختی برایِ او فراهم می‌شود. در این صورت است که جامعه‌ی بشری به سعادت و مقامات بالا می‌رسد و راه رسیدن به تقوا و پرهیزگاری هموار می‌شود.

به همین جهت است که خداوند مومنان را در کنار دعوت به تقوا، به همراهی با صادقان و راستگویان هم فرمان داده است و می‌فرمایند:

“یا ایها الذین آمنوا إتقوا الله و کونوا مع الصادقین.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا بپرهیزید و با صادقان باشید!” (۲)

صادق در این آیه شریفه کسانی هستند که به طور کلی و در هر زمینه‌ای راستگو باشند نه در یک شاخه!

صدق در اندیشه، پندار، گفتار و کردار داشته باشند و آن را در آشکار و نهان سرلوحه کار خود قرار دهند.

امام علی “علیه‌السلام” در این زمینه می‌فرمایند:

“و من لم یختلف سره و علانیته و فعله و مقالته فقد ادى الامانه

 و آن کس که پنهانى و آشکارش, کردار و گفتارش با هم مخالفت نداشته باشد، امانت الهى را ادا کرده است…” (۳)

در تفاسیر اشاره شده که منظور از واژه‌ی صادقین در این آیه، حضرت علی “علیه‌السلام” است. 

قندوزی در ینابیع‌الموده می‌گوید:

“روزی سلمان فارسی به حضرت رسول اکرم “صلی‌الله‌علیه‌وآله‌والسلم”  عرض کردند، آیا آیه “یا أیها الذین آمنوا إتقوا الله و کونوا مع الصادقین” مربوط به همه است یا مخصوص عده‌ای است؟!

پیامبر فرمودند:

“امر و دستور آیه متوجه همه مؤمنان است؛ اما مقصود از صادقان تنها برادرم علی “علیه‌السلام و اوصیایِ من پس از او تا روز قیامت می‌باشند.” (۴)

سیوطی هم از ابن‌عباس نقل می‌کند:

“و کونوا مع الصادقین” یعنی با علی‌بن‌ابی‌طالب “علیه‌السلام” باشید. (۵)

بنابراین اگر به مقام صدیقان که نمونه کامل آن، مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین علی “علیه‌السلام” است، دست یابیم، پس نردبان صعودمان به بالاترین قله‌هایِ سعادت و خوشبختی فراهم می‌شود زیرا که کلید اصلی دستیابی مؤمن به گنج ایمان، صدق و راستگویی با تمام دامنه‌اش در همه ابعاد و مراتب آن است.

پی‌نوشت:

۱- وسائل الشیعه، ج ۱، صص ۳۴ ـ ۳۵

۲-سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۹

۳-نهج‌البلاغه، نامه ۲۶

۴- سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ینابیع الموده، باب ۳۸، ( لبنان: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات)، ج ۱، ص ۱۱۵.

۵-جلال الدین عبدالرحمن سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ( قم: مکتبة آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق) ج ۳، ص ۲۹۱.

 نظر دهید »

زنان با خویِ مردانه

04 مهر 1398 توسط نردبانی تا بهشت

قربانت بروم إی خدایِ بزرگ! هرچیزی را با قاعده و نظم آفریدی، اما بشر گاهی وقت‌ها زیر بار نمی‌رود و می‌خواهد آنطوری باشد که عشقش می‌کشد! 

زن را خلق کردی و به او ناز و ادا برایِ همسر دادی، او را موجودِ ظریفی آفریدی تا در خدمتِ خانواده باشد! عده‌ای برایشان ناخوشایند آمد و زیربار نرفتند. در بوق و کرنا کردند که چرا مرد این‌گونه باشد ولی زن نباشد. زن نیز باید کارهایِ مردانه انجام دهد باید پشتِ ماشین بنشیند و رانندگی کنند. اصلا بابا کلاس دارد! مخالفِ رانندگیِ خانم‌ها نیستم، اما می‌گویم:

“اگر خدا منِ زن را به مانند آقا خلق کرده است، پس ترسی که در این مواقع در وجودم هست چه معنایی می‌دهد؟!”

رانندگی می‌کنند اما غالبا با ترس، درصورتی که آقایان بدون ترس پشتِ فرمان می‌نشینند! 

ترس خصلتِ زنانگی است و اگر زنی این ترس را نداشت، خویِ مردانه پیدا می‌کند!

وقتی هم خویِ مردانه پیدا کرد دیگر برایِ خودش مردی می‌شود و وظیفه اصلی خود را به مرور زمان فراموش می‌کند!

 15 نظر

آرایش عروس محجبه

30 شهریور 1398 توسط نردبانی تا بهشت

از این آرایشگاه به آن آرایشگاه رفتیم، برایِ سوال کردن از اینکه عروسِ محجبه آرایش می‌کنند یا نه؟!

خدا خیر دهد عده‌ای را می‌گفتند:

“بله اگر عروس خانم خودش مایل باشد، آرایش می‌کنیم؛ اما باید یک مدل زیبا باشد تا زیبایت دو چندان شود!

عده‌ای هم که انگار در کشور غربی زندگی می‌کردند، امل می‌‌خواندند و سعی می‌کردند، اندیشه و باورت را تغییر دهند!

به یکی از آرایشگاه‌ها که رفتیم، همین که پرسیدیم:

“عروس محجبه درست می‌کنید؟!”

با عصبانیت نگاهی کرد و گفت:

“بابا چرا می‌خوای محجبه باشی؟!”

گفتیم:

“چرا بی‌حجاب باشیم؟!”

گفت:

“یه شب هزار شب نمی‌شه! واقعیتش من درست نمی‌کنم چون کارم خراب می‌شه!”

گفتیم:

“به قول خودت یه شب هزار شب نمی‌شه، حیف نیست بخاطر یه شب، عبادت چندین سالت رو بر باد بدی!”

دیدیم گفت:

“آن شب آنقدر از عروس خوشگل‌تر خودشون رو درست می‌کنند که همین‌‌طوریش عروس تو چشم نیست وای بحال اینکه عروس، محجبه هم باشد!”

به او گفتم:

“عزیزمن چرا بخاطر یکی دیگه آخرتت رو می‌سوزونی و هرکی پیشت میاد، سعی می‌کنی منصرفش کنی؟!”

با خواهرم از آنجا بیرون آمدیم ولی دلم شکست بخاطر اینکه، خدا می‌داند! چند نفر قصد داشته‌اند، محجبه باشند ولی با حرفایشان رأی آنها را زده‌اند و بی‌حجاب وارد خیابان و بازارشان کرده‌اند!

“پیامبر در روایتی به حضرت علی “علیه‌السلام” می‌فرمایند:

ای علی بدترین مردم کسی است که اخرت خود را به دنیا بفروشد و بدتر از ان کسی است که بفروشد اخرتش را به دنیای دیگری خداوند عذرش را نمی پذیرد چه عذرش صحیح باشد یا کاذب به شفاعت هم نمیرسد.

بحارالانوار، ج 74، ص 46″

 8 نظر

جهانِ گلستان

25 شهریور 1398 توسط نردبانی تا بهشت

می‌گویند:

این‌همه مشکل در ایرانِ اسلامی هست. انقلاب‌مان اسلامی است، این‌همه سختی و فشار رویِ مردم است.

فقط چند نمونه می‌گویم و سخن را کوتاه می‌کنم. همه می‌دانیم:

“اگر در خانه کس است، یک حرف بس است!" 

دیگر نیاز نیست بیشتر از این دلیل و منطق آورد.

نمونه‌ی اول:

همه می‌دانیم خلفا، حقِ الهی خلافت و جانشینی پیامبر را از مولا علی غصب کردند و خودشان بر منصب و کرسیِ خلافت نشستند.

و

این در حالی بود که بارها گفته بودند:

“لولا علی، لهلک العمر”

مولا چون اسلام نوپا بود، سکوت کرد و بخاطر حفظ اسلام، دست به قبضه شمشیر نبرد.

با وجود اینکه مولا را خانه‌نشین کرده و عزیزش را بین در و دیوار شهید کردند، اما باز هم حضرت مشاور جنگی عمر در زمان خلافتش بود.

نمونه دوم:

جنگ صفین اتفاق افتاد و سپاه امام در آستانه پیروزی بود اما با نیرنگ عمروعاص سپاه دشمن قرآن بر سر نیزه کردند و عده‌ای نادان، قرآن ناطق روبروی‌شان ندیدند، میدان جنگ را ترک کردند و به توصیه‌هایِ مولا گوش ندادند.

حکمیت به راه انداختند و مردی ساده‌لوح به اسم ابوموسی‌اشعری را حکم قرار دادند تا خلیفه را معرفی کنند.

امام فرد دیگری را انتخاب کرد اما سبک‌مغزان هدفِ دشمن را نفهمیدند و شد آنچه نباید می‌شد!

مولا می‌توانست به حرفشان گوش ندهد اما این ساده‌لوحان باید نتیجه کارشان را ببینند.

نمونه سوم:

امام حسن “علیه‌السلام” سرداری به اسم عبیدالله‌بن‌عباس داشت. این فرمانده فریب معاویه را خورد و سپاه امام از هم پاشیده شد.

امام علم لدنی دارد و می‌داند چه کسی قصد خیانت دارد و چه کسی قابل اعتماد است، اما اجازه ندارد در هر جایی از علمش استفاده کند!

حال آن زمان را با زمان خود مقایسه کنیم.

هیچ‌کدام از ائمه‌ی اطهار آن‌طوری که دوست داشتند، نگذاشتند حکومت اسلامی را تشکیل دهند. همیشه عده‌ای مخالف وجود داشته است! تنها کسی که می‌تواند جهان را گلستان کند بقیه‌الله “ارواحنا‌له‌الفداء” است. 

انقلاب ایران زمینه‌ساز ظهور و در حالِ گسترش اسلام به سایر کشورهایِ دیگر است.

اگر نیرویِ ناکارمدی را مردم انتخاب می‌کنند، عواقبش را هم باید ببینند.

اگر تورم و گرانی هست، زمان حال در این انقلاب را با زمان شاه مقایسه کنیم:

آیا جاده‌ها همه آسفالت بود؟! 

آیا همه‌ی روستاها آب، برق، گاز، شبکه بهداشت، مسجد، حسینیه و مدرسه ابتدایی داشتند؟!

در شهرها تحصیل برایِ نورچشمی‌ها و اشراف بود! چه برسد به روستاها!

آیا در زمان شاه ‌این‌همه وسیله نقلیه بوده است؟! به کوچه‌مان که سی‌وچند خانه دارد بعضی وقت‌ها نگاه می‌کنم، الحمدلله هر خانواده‌ای یک پارس یا پژو جلویِ خانه‌اش پارک است و این در حالی است که وضع‌شان آنچنانی هم نیست همه از نظر اقتصادی متوسط یا فقیر هستند!

اگر مردم نسبت به قدیم فقیر‌تر شده‌اند پس چرا الان بیشتر مردم در شهرهایِ کوچک هم چند‌طبقه دارند؟!

قدرت خرید مردم چگونه بالا رفته که پدرومادرهایمان تعریف می‌کنند سالی یک‌بار آن هم عید نوروز برنج خورده‌اند اما اکنون ناهار و شام برنج سرِ سفره نباشد، همه گرسنه سر بر بالین می‌گذارند!

چه خوب است قدری انصاف داشته باشیم!

 9 نظر

دوراهی

07 شهریور 1398 توسط نردبانی تا بهشت

بعضی مواقع در دوراهی‌هایی قرار می‌گیری که نمی‌دانی کدام راه را بروی!

هردو دلنشین‌اند، هردو برایت شیرین هستند به طوری که نمی‌شود چشم بر رویِ یکی بست و به راه دیگری رفت!

دوراهی من هم این روزها، دعوت برایِ روضه و سخنرانی در خانه‌ها از یک طرف و از طرف دیگر دعوت شدن برایِ اردویِ جهادی در یکی از روستاهایِ دورافتاده شهر! با کلی کلنجار رفتن با خودم، بخاطر نیاز مردم روضه را ترجیح دادم!

مداح زیاد هست اما وظیفه اصلی در درجه اول بیان احکام است بعد روضه‌خوانی! متأسفانه به دلیل کم‌کاری ما طلاب، خیلی از مردم احکام ابتدایی را نمی‌دانند! دیشب با خواهرم بیمارستان بودم، خانمی به علت خوردن عسل زیاد، معده‌درد شدید گرفته بود و سرم برایش تزریق کرده بودند. علت را جویا شدم. به دلیل نداستن حکم شرعی مربوط به تعداد روزهایِ پاکی زنان، عسل زیادی برایِ تنظیمِ دورانش خورده و راهی بیمارستان شده بود! وقتی حکم را برایش گفتم: چشمانش از حدقه بیرون زد و با تعجب نگاهم کرد!

اگر ما طلاب در جامعه حضور داشته باشیم و مجالس روضه را به دست بگیریم، می‌توانیم در کنارِ روضه خواندن، احکام و سخنرانی را ایراد کنیم و فقط به روضه بسنده نکنیم.

 8 نظر
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع) شاهرود
  • مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س)شهرستان اردکان
  • مدرسه علميه الزهراء هنديجان
  • کـریـمـه
  • نون والقلم(عصمتیه بابل)

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 97
  • دیروز: 725
  • 7 روز قبل: 2991
  • 1 ماه قبل: 18941
  • کل بازدیدها: 443275

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس