دوراهی
بعضی مواقع در دوراهیهایی قرار میگیری که نمیدانی کدام راه را بروی!
هردو دلنشیناند، هردو برایت شیرین هستند به طوری که نمیشود چشم بر رویِ یکی بست و به راه دیگری رفت!
دوراهی من هم این روزها، دعوت برایِ روضه و سخنرانی در خانهها از یک طرف و از طرف دیگر دعوت شدن برایِ اردویِ جهادی در یکی از روستاهایِ دورافتاده شهر! با کلی کلنجار رفتن با خودم، بخاطر نیاز مردم روضه را ترجیح دادم!
مداح زیاد هست اما وظیفه اصلی در درجه اول بیان احکام است بعد روضهخوانی! متأسفانه به دلیل کمکاری ما طلاب، خیلی از مردم احکام ابتدایی را نمیدانند! دیشب با خواهرم بیمارستان بودم، خانمی به علت خوردن عسل زیاد، معدهدرد شدید گرفته بود و سرم برایش تزریق کرده بودند. علت را جویا شدم. به دلیل نداستن حکم شرعی مربوط به تعداد روزهایِ پاکی زنان، عسل زیادی برایِ تنظیمِ دورانش خورده و راهی بیمارستان شده بود! وقتی حکم را برایش گفتم: چشمانش از حدقه بیرون زد و با تعجب نگاهم کرد!
اگر ما طلاب در جامعه حضور داشته باشیم و مجالس روضه را به دست بگیریم، میتوانیم در کنارِ روضه خواندن، احکام و سخنرانی را ایراد کنیم و فقط به روضه بسنده نکنیم.