یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

سال نو و اردوی جهادی‌.‌‌..

07 فروردین 1400 توسط نردبانی تا بهشت

سال نو تحویل شد و ته دلش را ناراحتی فرا گرفت. هر سال، سال جدید را یا در اردوهایِ جهادی می‌گذراند یا خادمیُ‌الشهدا!

اما اکنون دو سالی می‌شد از این نعمت خداوند بی‌بهره شده بود!

چند ساعتی را با همین افکار ناراحت کننده سپری کرد. دست به گوشی برد، داده اینترنت را باز کرد و چرخی در فضای مجازی زد!

گروه مدرسه را چک کرد. با دیدن پیامی، چشمانش از حدقه بیرون زد و دهانش از تعجب باز ماند! 

قرار بود اِکیپی از پزشکانِ فوق‌تخصص و متخصص برایِ کار جهادی مهمانِ حوزه باشند و به طلبه‌ها هم برایِ کمک نیاز بود!

شادی در چشمانش موج زد و اشک شوق رویِ گونه‌هایش چون بارانِ بهاری نشست!

خوشحال بود از اینکه خداوند دوباره این نعمت را روزیش کرده است.

✍ز. یوسفوند

 2 نظر

به آنچه دیگران دارند حسادت نکن...

14 اسفند 1399 توسط نردبانی تا بهشت

“چشم‌ها را باید شست

جور دیگر باید دید”

چشم‌ها گاهی وقت‌ها آنطور که باید، نمی‌بینند و مشکل کار این است که صاحبش نمی‌خواهد زیبایی‌ها را ببیند و فقط و فقط زشتی‌ها را می‌بیند!

باید آنها را به دیدنِ جهان زیبا عادت داد.

باید دید هستیِ زیبایی را که خدا برای بشر خلق کرده است.

باید این همه زیبایی را دید و خالق‌شان را شکر کرد…

که 

“شکر نعمت، نعمتت افزون کند

کفر نعمت، از کفت بیرون کند”

گاهی چشم را طوری تربیت کرده‌ایم، خوشبختی که خدا در وجودمان قرار داده را نمی‌بینیم و فقط خوشبختی دیگران را می‌بینیم و به آنها حسادت می‌کنیم!

نمی‌گوییم:

“لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها

سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۶" 

خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند.

اگر خداوند به او بالاتر از من داده، چون می‌دانسته توانایش از من برایِ گرفتن آن بیشتر بوده است.

اگر نعمتِ بیشتری به دیگری داده، حساب و کتابِ زیادی هم، نسبت به او وجود دارد!

پس 

شکر کن،

سپاسگزار باش،

برای آنچه داری…

و 

دعا کن،

از خدا بخواه،

به تو هم، لیاقتِ داشتن نعمت‌هایِ‌ بیشتر و بالاتر را بدهد…

✍زهرا. یوسفوند

 6 نظر

بانوی طلبه به طلبه بودنت افتخار کن...

29 بهمن 1399 توسط نردبانی تا بهشت

بانویِ مهر و عطوفت! 

نمی‌دانم با وجودِ گناهانم که سبب فاصله‌یِ زیاد با شما شده؛ چگونه مادر خطاب‌تان کنم؟!

اما مادر صدایتان می‌زنم و می‌خواهم این را بگویم:

وجود پرمهر شما، رنگ و بویی از جنسِ عشق و صفا به زندگیم داد، زنگار آن را زدود و جلایش داد!

 نفسِ زندگی‌بخش شما؛ خنکایِ روح و روانم شد و قلبم را از اسارتِ دیوِ بدسرشتِ درونم، نجات داد.

و من اکنون

چند سالی می‌شود همانند سایر طلبه‌ها، از شما مادرِ نور و آفتاب، طلبگی را هدیه گرفتم تا تن یخ‌زده‌ام را با گرمایِ وجودتان، گرمی ببخشم!

هدیه‌‌ی شما برایم آغاز راهی سراسر آرامش بود و آسایش!

هدیه‌ایی که آغاز تلاش و کوششی بود برای رسیدن به قله‌های کمال و معنویت…

زندگی با طلبه شدن برایِ من معنا پیدا کرد و من خدا را برایِ گرفتن این هدیه، شاکر هستم.

ای بانویِ فاطمی!

مادر این هدیه را برایِ تو هم کنار گذاشته، کافی است به ندایِ او لبیک گویی…

✍ز. یوسفوند

 8 نظر

چشم انتظاری این روزها برای سفر مشهد...

18 دی 1399 توسط نردبانی تا بهشت

چشم انتظاری سخت است، مخصوصا اگر برای رفتن به جای مقدسی باشد که چند صباحی است از ما سلب توفیق شده است.
این روزها به قدری بیتاب و بیقرار هستم که ذهنم، من را برای بیان حال دلم یاری نمی کند!
چشمانم را می بندم تا شاید استراحت کوتاهی داشته باشم اما شوق و اشتیاقم برای زیارت امام رئوف، خواب را از چشمانم می رباید!
قلبم این روزها بخاطر هیجانش، تالاپ تلوپش بیشتر شده و صدای تپشش را می شنوم!
گوش هایم تیز شده اند، تا زودتر صدای نقارخانه حرم را بشنود!
پاهایم می خواهند زودتر از جسمم راهی سفر شوند!
و دستم را به قلم می برم، آن را بر می دارم تا بنویسم از این روزها که ثانیه به ثانیه اش به کندی می گذرند و ساعت هم با من سر جنگ دارد، اما قلم خشک شده و قادر به نوشتن این لحظات ناب و طلایی نیست!
مانند کودکی شده ام که برای رسیدن به دلخوشی اش روزها را خط می زند؛ تا ببیند چند روز دیگر باقی مانده است!
او شوق و اشتیاق دارد و زمان برایش به کندی می گذرد.
بعد از کلی چشم انتظاری، روزها بالاخره سپری می شوند و فقط یک روز می ماند تا به زیارت امام عشق بروم، اما دلم همچنان بیتاب است و آرام نگرفته است!
نمی دانم! این بیتابی برای چه است، من که بار اولم نیست به زیارت می روم؟!
هرچه است بیتابی شیرینی است؛ آرزو می کنی دعوت شوی و هربار اینگونه بیقرار باشی!

✏ز. یوسفوند

 2 نظر

موسیقی باران

25 آذر 1399 توسط نردبانی تا بهشت

چشمانم را می‌بندم. غرق در شنیدن صدای طنین‌اندازِ باران می‌شوم. بهترین موسیقی است تا به حال شنیده‌ام!
صدای گوش‌نوازی دارد و با شروعِ نواختن، حرف هایی را به گوش جان مان می‌رساند.
گمان می‌کنم، امید را به روح و روان خسته مان هدیه می دهد. اینکه به رحمت خدا بعد از توبه، امید داشته باشیم.
“لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ”
به ما انسان ها می‌گوید:
“ببینید، با قطراتم همه‌جا را سفید و پاکیزه می‌کنم.”
توبه کردن هم، اینطور باعث پاکی می‌شود. گناه را شست‌وشو می دهد و سفیدی را به جایش می‌ نشاند. اضطراب را می‌برد و آرامش را به جان مان هدیه می‌ دهد!
فارغ از تمام دردهای مان، گرما را به وجودِ سرد و یخ‌زده‌ هدیه می بخشد.
با خود می‌اندیشم، هرآنچه را خداوند آفریده؛ در نهایت زیبایی و آرامش است. رنگ آبی که بر آسمان نقش بسته، آنقدر آرامش‌بخش است که هروقت دلت از زمینیان گرفت؛ کافی است، سرت را به آسمان بلند کنی. فارغ از همه‌کس و همه چیز پرواز کنی و به آرامش برسی.

✏ز. یوسفوند

 8 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 67
  • دیروز: 639
  • 7 روز قبل: 3261
  • 1 ماه قبل: 16925
  • کل بازدیدها: 441220

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس