یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

جنگ بین اسلام و کفر

08 شهریور 1398 توسط نردبانی تا بهشت

محمدکریم دکامی متولد هفتم شهریور ۱۳۴۴، در یکی از روستاهایِ تابع الشتر در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود.

تحصیلات ابتدایی را در همان روستایِ زادگاهش به اتمام رساند و برایِ ادامه تحصیل به شهرستان الشتر رفت. در سال ۱۳۶۲ موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آموختن علوم دینی و معارف اسلامی، وارد حوزه علمیه شهرستان بروجرد شد. به دلیل رشد علمی وی در مدت محدودی به عنوان مدرس دروس مقدماتی در حوزه علمیه مشغول به فعالیت گشت. توجه فوق‌العاده‌اش به امور مذهبی، سیاسی، اجتماعی و حضور فعال در کلیه مراسم‌هایِ مذهبی و همچنین ایراد سخنرانی از او شخصیتی منحصر‌به‌فرد ساخت.

شهیدِ بزرگوار دکامی به فرائض دینی کاملا مقید بود، خانواده شهید نقل می‌کنند: “بیشتر شب‌ها محمدکریم را در تخت‌خواب نمی‌دیدند و بعد متوجه می‌شدند در اتاقی نشسته و مشغول خواندن نمازشب و تلاوت قرآن و ادعیه است.”

شهید دکامی در فعالیت‌هایِ اجتماعی حضوری فعال داشت و در دوران قبل از انقلاب برایِ سرنگونی رژیم پهلوی، به پخش کردن اعلامیه برایِ آگاهی دادن اقشار مردمِ مختلف از اعمال غیراسلامیِ آنها اقدام می‌کرد.

از جمله خصوصیاتِ بارزِ شهید، احترام به پدر و مادر بوده است. ایشان همیشه پشتِ سر پدر و مادر حرکت می‌کردند. در گفتن حرف و صحبت خیلی ادب داشتند. حقوق بزرگ‌ترها را رعایت می‌کردند. وی نمونه کامل یک انسان موحد و خداپرست بود چرا که رفتار و کردارش همه را مجذوب خویش می‌کرد.

مادر شهید دکامی نقل می‌کنند :

“به محمدکریم گفتیم: بعدا به جبهه برو! او در جواب گفت: اکنون جنگ بین اسلام و کفر است. ما ادعایِ مسلمان بودن می‌کنیم پس باید با کفار بجنگیم.”

وی همیشه دعا می‌کرد که خدا شهادت را نصیبش کند و خداوند نیز به رازها و دعاهایِ او لبیک گفت و شهادت را هدیه راه پرگهرش کرد.

پ ن: شهید محمدکریم دکامی در روز ۲۷ مرداد سال ۱۳۶۴ در عملیاتِ عاشورایِ ۲ منطقه چنگوله مفقود‌الأثر شد و روحِ بلند و والایش به مادر گمنامِ شهیدان حضرت زهرا “سلام‌الله‌علیها” پیوست.

روحشان شاد و یادشان گرامی باد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 7 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(4)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
4 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به‌قلم‌خودم جنگ بین اسلام و کفر شهیدگمنام

موضوعات: شهدا لینک ثابت

نظر از: زهرا سادات [عضو] 
  • گلابتون
زهرا سادات
5 stars

سلام عزیز دل
خوبی؟
منم خوبم الهی شکر
یه کم بی خواب شدم گفتم بیام وبلاگ گردی
مهمون نمی خوای!؟!

1398/06/10 @ 03:03
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام سادات جونم
خوبی عزیزم
خوش اومدی فداتشم
ببخش خواب بودم، بیدارم میکردی عزیزجان

1398/06/10 @ 05:20
نظر از: زهرا سادات [عضو] 
  • گلابتون
زهرا سادات
5 stars

عزیزمی
فدای مهمون نوازیت^o^

1398/06/12 @ 02:33
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

خوبی چه خبر از وبلاگ گردیت سادات جون

1398/06/12 @ 05:21
نظر از: زهرا سادات [عضو] 
  • گلابتون
زهرا سادات
5 stars

خوبم آبجی الهی شکر
شما چطوری؟؟؟
این روزا یه کم سرم شلوغه ولی وبلاگ کردیم سرجاشه
دیشب نوشته های روشنک بنت سینا رو می خوندم
وای که چه قدر این دختر لر دوستداشتنیه^___^

1398/06/12 @ 19:56
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

انشالله وقتت پربرکت باشه و فقط در راه عبادت و خدمت به خلق خدا خرجش کنی
یعنی میشینی تمام نوشته‌های وبلاگها رو میخونی

1398/06/12 @ 20:28
پاسخ از: زهرا سادات [عضو] 
  • گلابتون
زهرا سادات
5 stars

همه‌ی همشون که نه;-)
ولی بعضی نوشته‌ها رو می‌خوانم لذت می برم…
ممنونم ان شاءالله

1398/06/12 @ 23:42


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 280
  • دیروز: 788
  • 7 روز قبل: 2412
  • 1 ماه قبل: 18235
  • کل بازدیدها: 442550

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس