یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

سفرعشق

27 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​#پارت_دوم

#سفر_عشق 
هانا کنارم نشست و شروع کردم به حرف زدن😅

 فکرشو می‌کردی، همچین جای قشنگی رو زمین باشه😍

ببین اینجا چه فضاییه، آدم دوس داره، همش رو این قالیا بشینه و زل بزنه به پنجره فولاد😍

هانا جوابمو داد،

سحرجون از وقتی وارد اینجا شدم، مثل بچه‌اییم که قبلا گم شده بودم:| و مادرم گشته، پیدام کرده😅

قدمم رو که اینجا گذاشتم، آروم شدم.

هرچی اضطراب و دلهره داشتم، فرار کردن و رفتن😄

نمی‌دونم اینجا کجاست و این حس چطور نصیبم شد:oops:

مردم رو ببین انگاری به دیدن یه آشنا و بزرگی اومدن تا مشکلاتشون رو حل کنه😅

آره هانا جون اینجا بهشته😍

ما علممون قد نمی‌ده اینجا کجاس:oops:

می‌ریم تحقیق می‌کنیم;)

کتاب می‌خونیم تا بیشتر با ‌این جاها آشنا بشیم😍

همینجور داشتیم، حرف می‌زدیم.

مسئول اردو اومد کنارمون نشست:)

#به_قلم_خودم

 4 نظر

سفرعشق

27 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​#پارت_اول

#سفر_عشق 
روبروی ضریح نشسته و غرقِ در افکارم شده بودم🤔

گذشته رو به یاد می‌آوردم. 

نتیجه این افکار گاهی نشستن غنچه بر لبم بود☺️ و گاهی چشمای ابریم😭

چی بودم و چی شدم😜

خخخخخخ دانشگاه منو به کجاهااااا کشوند:oops:

شروع کردم به دردودل با امام غریبانِ عالم:|

یعنی من با این گذشته، می‌تونم جایی پیش شما داشته باشم😭

دلم گرفته و چشمام بارونی بود:’(

دستِ گرمی شونم رو نوازش داد😍 سرمو به عقب برگردوندم.

هانا رو دیدم که مثل خروس بی‌محلی مزاحم خلوتم شد:|

بهش گفتم:

تو از کجا پیدات شد، نذاشتی یه کم تو حال خودم باشم:evil: 

هانا از حرفم رنجید و خواست بره:| دستشو گرفتم و بهش گفتم بی‌جنبه، باهات شوخی کردم😜

 بیا بشین، ببین چه هواییه :)

چرا ما تا الان اینجاها نیومدیم:oops:

#به_قلم_خودم

 2 نظر

یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه

26 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت

دلم پر زده سوی حرمت

آرزویم نفس کشیدن در قم است

کاش دستم گره می‌خورد بر ضریحت

بوسه‌زنان می‌چرخیدم گردِ حرمت

کاش داشتم لیاقتِ زیارت

بودم از زائرانِ امشب حرمت

رحلت بانو فاطمه معصومه “سلام‌الله‌علیها” تسلیت باد.

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

مناجات

25 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​خدایا!

حال که، قدم در این زمینِ خاکی گذاشته‌ام. کودک خردسالی گشته‌ام، که مادرش را گم کرده است.

به هر طرف نگاه می‌کنم، همه غریبه‌اند و آشنایم تنها تو هستی.

از روزگاری می‌ترسم، تو را هم از دست بدهم.

‌می‌ترسم، دنیا چنان مرا غرق در لذت‌های کاذبش کند، وقتی به خود، آیم، تو را از دست داده باشم.

الهی! 

در این طوفانِ وحشتناک، دستانم را بگیر. آرامش را به وجودم ده، تا طوفان مرا با خودش غرق نسازد.

#مناجات

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

دورهمی

23 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​امروز برایم آنقدر، روز خوبی بود، که حتی نمی‌توانم آن را وصف کنم.

چند روز پیش با دوستانِ حوزه و معاونِ فرهنگی قرار گذاشتیم، جمعه به تپه شهدای، شهر برویم.

قرارمان دمِ درِ حوزه بود و وقتی همه آمدند، راهی شدیم.

حدود یک‌سالی بود، شهدا دعوتم نکرده بودند.

بین راه شروع به گلایه کردم، که قبلا هرهفته پنجشنبه دعوتم می‌کردید، اینقدر بد شده‌ام، که سالی یک بار هم به زور راهم می‌دهید. 

به راه افتادیم، از هر صحنه‌ای سوژه‌ای در ذهنمان طراحی می‌کردیم.

به بالای تپه که رسیدیم، قبل از اینکه مانند قوم مغول به چیپس و پفک و… حمله کنیم. اول به سراغِ دو شهید گمنامی که آنجا آرمیده بودند، برای عرض ادب رفتیم. 

دو شهیدی که از خیلی وقتِ پیش من و دوستم برایشان اسم گذاشته بودیم. 

بخاطر عشق و ارادتمان به غریب‌الغربا و قمربنی‌هاشم “علیهما‌السلام” اسمشان را رضا و عباس گذاشته بودیم.

بعد از فاتحه‌ای نثار آن دو گلِ خفته ، زیارت‌عاشورا را خواندیم. 

خوراکی‌ها را برداشتیم و به آنها حمله‌ور شدیم. 

هوا خیلی سرد بود، اما گرمای وجود دوستان، گرممان می‌کرد.

از خاطرات طلبگی می‌گفتیم، و سفرهای زیارتی که داشتیم.

از آنجایی که فوتبال پرسپولیس بود، دوستان تصمیم گرفتند، زودتر برگردیم.

وقت برگشتن دختران دانشجویی را دیدم، که برای خودشان چایِ دودی درست کرده بودند.

بدون چادر بودند و وضع حجابشان چنگی به دل نمی‌زد.

داد زدیم:

“مهمون نمی‌خواید، اما صدامون نمی‌رسید.”

چند بار تکرار کردیم، تا بالاخره صدایمان را شنیدند. گفتند:

” شرمنده تموم شده.” توی آن هوای سرد، چایی واقعا می‌چسبید، اما افسوس تمام کرده بودند.

دورهمی و بیرون رفتن با دوستان، انرژی مضاعفی به همراه دارد، که نباید از آن غافل بود.

#یه_روز_خوب_با_دوستان

#تپه_شهدای_گمنام

#به_قلم_خودم

 4 نظر
  • 1
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 45
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • ندا فلاحت پور
  • صاحل الامر

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 1019
  • دیروز: 725
  • 7 روز قبل: 2991
  • 1 ماه قبل: 18941
  • کل بازدیدها: 443275

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس