مصرف ایرانی
از خطِ واحد پیاده شدیم، تا واردِ راهآهنِ مشهد شویم.
پسرکی ده ساله با صورتی مظلوم و پردرد با التماس از مسافران درخواست میکرد، آدامسی از او خریداری کنند.
چه صحنه دردناکی است، با چشمانت ببینی، فرزندان سرزمینت بهجای تحصیل، مجبور به دستفروشی هستند.
وقتی پیشِ من آمد. شروع کرد به التماس کردن و گفت:
–توروخدا یه آدمس ازم بخر، فقط قیمتش دو هزار و پونصد تومنه!!
بخاطر اینکه اهل آدامس جویدن نیستم، اولش قبول نکردم. برای همین گفتم:
آدامس دوست ندارم!!
با چهرهی گرفتهای گفت:
–خیلی خوشمزن، عالین. خارجی هستند هااا!!
با شنیدن این حرفش، یادِ مصرفِ کالایِ ایرانی افتادم، تا وظیفه تبلیغیم را هم انجام داده باشم!!
با مهربانی همراه با لحنِ شوخی، به پسرک گفتم:
– آدامسِ خارجی نمیخورم. ایرانی بیار تا بخرم!! بعدم پسر به این خوبی که از الان داره کار و تلاش میکنه، و خرجِ خونوادش رو درمیاره، حیف نیست، جنس خارجی بیاره بفروشه؟! از این به بعد آدامس ایرانی برا فروش بیار!
به نشانهی رضایت سرش را تکان داد و بعد از گرفتنِ پولِ آدامس با خوشحالی رفت!
با خودم گفتم:
حالا که عمر و نوجوانیش را صرف کار کردن میکند، چرا سود این کار به جیبِ خارجیها برود!!
#به_قلم_خودم