یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

عطریاس۴

12 اردیبهشت 1398 توسط نردبانی تا بهشت

​🌸🌿🌺🌿🌸🌿

🌿🌺🌿

🌺🌿

#رمان_دوم 

#قسمت_چهارم

#عطر_یاس 
ترجیح دادم بجا اینکه با زینب دردِ دل کنم و از حال بدم براش بگم ،، از خودِ شهدا مدد بگیرم.

نمیدونم چرا تو دلم یه اطمینانی داشتم. من قبلا این آقا رو اصلا ندیدم ولی برام عجیبه، یه ماه پیش تو خوابم، دیده بودمش اونم توی حرم حضرت زینب (س) 

تو فکرام غرق بودم که زینب اومد دنبالم و گفت:

–ستایش، آقای مجد میگه بیاید بریم اردوگاه.

سرم رو تکون دادم و باهاش هم‌قدم شدم.

دل کندن از طلاییه برام خیلی سخت بود. ببینم عمری باشه که دوباره بیام یا نه ،، خدامیدونه کی دوباره بتونم بیام طلاییه ،،، طلاییه خیلی مسیرش دوره، بخاطر همین دوری کاروانها کمتر به زیارت این مکانِ مقدس میاند.

نشستیم تو ماشین و حرکت کردیم سمتِ اردوگاه.

وقتی رسیدیم، نزدیکی های غروب بود و باید می‌رفتم اتاقِ صوت.
غروبِ پنجشنبه بود. سیستم رو باز کردم و مداحی زیبایی از حاج مهدی سلحشور با مضمون شهدایی و جاموندن از قافله کربلا رو گذاشتم. 

بعضی کاروان‌ها، شب برا زائرا برنامه تو حسینیه اجرا می‌کردند. اون شبم، دعای کمیل رو برگزار کردند و روحانی که باهاشون بود، روضه جانسوزی از قتلگاه سیدالشهدا رو خوند.
صدای گریه‌ها اونقدر بالا بود که توی کلِ محوطهِ اردوگاه به گوش می‌رسید.
اردوگاه، هم خوابگاه آقایون داشت هم خوابگاه خانم‌ها. تقریبا بین خوابگاه‌ها چند کیلومتری فاصله بود. ولی خادم‌های خانم و آقا باید شب‌ها نگهبانی می‌دادند. برا همین تقسیم‌بندی کرده بودند، هر دو نفری دو ساعت بیدار باشند. 

دو آقا برا قسمتِ آقایون شیفت می‌دادند  و دو خانم هم سمتِ خوابگاه‌ خانم‌ها.

بااینکه خسته‌کننده بود و هوا سرد، ولی تو اون ساعات خلوتِ شب می‌شد کلی با خدا مناجات کرد!!
🌿

🌺🌿

🌿🌺🌿

🌼🌿🌺🌿🌼🌿

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به‌قلم‌خودم رمان‌دوم عطریاس قسمت۴

موضوعات: رمان عطریاس لینک ثابت

نظر از: ... [عضو] 
  • ...
...
5 stars

سلام
چقدر خوب
منم افتخار خادمی شهدا را داشتم تو مناطق
عالیه

1398/02/12 @ 23:34
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام عزیزم
قبول باشه

1398/02/13 @ 00:06


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 114
  • دیروز: 358
  • 7 روز قبل: 1760
  • 1 ماه قبل: 17454
  • کل بازدیدها: 441762

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • چراغ قرمز
  • نماز اول وقت
  • چشمه

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس