یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

سفرعشق۷۷

19 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت

​#قسمت_هفتادوهفتم

#سفر_عشق 
هرچی این‌ور و اون‌ور کردم خوابم نبرد!!

از رو تخت بلند شدم و رفتم سراغِ دفترچه خاطراتم!!

هنوز به اتوبوس خانم‌ها نرسیده بودیم، طوری که آقای طاهری هماهنگ کرده بودند قرار شده بود موقع نمازظهر کنار یه رستوران نگه دارن تا اتوبوس آقایونم برسه تا من و هانا بریم با اونا.

تو اتوبوس هر مسخره‌بازی که به فکرمون میرسید من و هانا از خودمون درآوردیم. 

هر سوژه‌ای می‌دیدیم، شروع می‌کردیم به ادا درآوردن و مسخره کردن!! بیچاره آقایِ طاهری و بقیه آقایون از حرفایی که میزدیم از خجالت قرمز شده بودند ولی اصلا به رومون نمی‌زدند! از این رفتارِ آقای طاهری خیلی تعجب کرده بودم و برام جالب بود که چطور میتونه سکوت بمونه و چیزی نگه ،، من فکر می‌کردم چون نمی‌تونه با ما دهن‌ به دهن بشه حرفی نمی‌زنه ولی بعدا فهمیدم نه از آقاییش بوده که به رومون نمیزده!!

بالاخره نزدیک ظهر شد و اتوبوس کنارِ یه رستوران تمیز نگه داشت.

 من و هانا پیاده شدیم و رفتیم طرفِ سرویسای بهداشتی!!

وقتی اومدیم یه خانمِ چادری و محجبه رو دیدیم که اومد باهامون سلام و احوالپرسی کرد. بهمون گفت:

–آقای طاهری حسابی سفارشتون رو کرده، و گفته شما خیلی دخترای خوب و خانمی هستید!!

واقعا خانم موسوی و آقایِ طاهری برا هم ساخته شده بودند، مهربون و مومن!! 

بعد از خوردن ناهار، اتوبوسا راه افتادن و ما هم رفتیم تو اتوبوس خانمها.

خیلی خسته بودم از بس صبح با هانا شیطونی کردیم!! تا نشستیم تو اتوبوس خوابم برده بود.

با صدای زنگ گوشیم از خواب پریدم، نگای به صفحه‌اش انداختم، فرزام بود. با خوشحالی و کلی ذوق آیکون سبز رو کشیدم و گفتم:

–الووو فرزام جان، سلام عزیزم. حالت خوبه؟!

–سلام سحری. ممنون. تو خوبی عشقم؟!

–فداتشم الهی. چکار می‌کنی؟!

–هیچی، دارم با عشقم حرف میزنم!! نرسیدی هنوز؟!

–نه عزیزم. خیلی کلافه شدم، مسیرش طولانیه. کاش توم بودی!

–الهی بمیرم. اومدم ایران باهم یه سفر چند روزه میریم شمال!!

–وووای فرزام جدی میگی؟! 

–آره عزیزدلم. خیلی دووووست دارم عشقم.

–منم همین‌طور فداتشم!! سحرجون من دیگه قطع کنم الان صدای صاحب‌کارم بلند میشه!!

–باشه عزیزم. مراقب خودت باش!!

–توم همینطور. فعلا عزیزم دوباره بهت زنگ میزنم!!

–منتظرتم.

تلفن رو قطع کردم و سعی کردم دوباره بخوابم!!
با صدای اذان صبح از خواب پریدم. نگای به اطراف انداختم، دیدم پشت میزِ تحریرم روی دفترچه خاطراتم خوابم برده!! 

بلند شدم رفتم وضوم رو گرفتم و اومدم نمازم رو خوندم.

بعد از نماز  ارتباط با خدایی که مشهد خریده بودم رو باز کردم و دعای توسل رو برا آروم شدن دلم زمزمه کردم.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: به‌قلم‌خودم سفرعشق قسمت۷۷

موضوعات: رمان‌سفرعشق لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 329
  • دیروز: 358
  • 7 روز قبل: 1760
  • 1 ماه قبل: 17454
  • کل بازدیدها: 441762

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • چراغ قرمز
  • نماز اول وقت
  • چشمه

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس