یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

سفرعشق۵۹

06 اسفند 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​#پارت_پنجاه‌ونهم

#سفر_عشق 
انقدر خوشحال بودم که یادم رفته بود، مامانم یه لیست برا خرید بهم داده بود!!

چندکیلومتری خونمون یه فروشگاهه، وقتایی که میرم خرید معمولا از اونجا خرید می‌کنم.

نزدیک فروشگاه ماشینم رو پارک کردم و رفتم تو. 

لیستی که مامان داده بود رو درآوردم و یکی‌یکی چیزای که گفته بود رو خریدم.

بعد از حساب کرنشون، تو صندوق عقب ماشین گذاشتمشون و سریع رفتم سمتِ خونه !!

آخه بعد از مدتا یه خبر خوش قراره به سمن بدم. یادِ چشایِ اشکیش میفتم، دلم می‌شکنه!!

گذشته رفتارم با سمن خیلی بد بوده، الان می‌خوام رفتار بدم رو جبران کنم!!

وقتی رسیدم خونه، ریموت در رو زدم و ماشین رو داخل حیاط پارک کردم!!!

سریع پیاده شدم رفتم سمتِ پله‌ها، اینقدر شوق داشتم، رسیدم دمِ درِ سالن، که در بزنم. آخی گفتم و یادِ خریدا افتادم!!!

دوباره برگشتم سمت ماشین، خریدا رو بردم تو.

داد زدم:

–مامان‌جونم کجاییی عزیزم؟! بیااااا دستام افتادن!!!

اینقد داد زدم، خسته شدم. هووووف بلندی کشیدم و خریدا رو گذاشتم تو آشپزخونه. 

–چته دختر سر آوردی؟!

با شنیدن صدای شهاب، سرم رو سمتِ پله‌ها چرخوندم. با ناز گفتم:

–سلاااام داداش جون خودم.

–سلام. خوبی؟! تو امروز یه چیزیت هست هااا، سرت نخورده به جایی؟!

دستامو مشت کردم و رفتم سمتشو شروع کردم به زدن به بازوهاش. 

–خیلی بدی شهاب! چرا مسخرم می‌کنی؟!

–خب این داد‌وهوار چیه تو خونه به راه انداختی دختر؟! نمیگی شاید یکی استراحت کنه؟!

–نه خیرم الان غروبه، وقت استراحت نیست؟!

–مامان یه کم کسالت داشته، داره استراحت میکنه!!

–وووای یادم رفته بود، گفت یه کم حالم خوب نیست. سمن کجاست؟!

–تو اتاقش. ببینم این دختر چشه؟! 

–هیچی. من برم پیشش!! کاری نداری با من؟!

–نه شیطون!!

پله‌ها رو تند‌تند بالا رفتم، تا رسیدم درِ اتاقِ سمن. تند‌تند نفس می‌زدم. شروع کردم با مشت به در کوبیدن!! انگاری دیووونه شده بودم!! نمی‌گفتم شاید بیچاره خواب باشه!!

خوابم باشه، یه خبر توپ براش آوردم الان از خوشحالی خواب از سرش می‌پره!! سیر در آسمونا می‌کردم که یهو زیر پام خالی شد و افتادم زمین. آی بلندی گفتم. وقتی به خودم اومدم، دیدم سمن انگاری بتِ زهرمار بالا سرم وایساده بود!

اون موقع به خودم اومدم و فهمیدم.

سمن بیچاره خواب بوده با در زدن من، بدجور از خواب پریده و اومده دمِ در و هلم داده!!

#به_قلم_خودم

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: سفرعشق قسمت۵۹

موضوعات: رمان‌سفرعشق لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 306
  • دیروز: 788
  • 7 روز قبل: 2412
  • 1 ماه قبل: 18235
  • کل بازدیدها: 442550

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس