دوراهی انتظار
10 آبان 1398 توسط نردبانی تا بهشت
دلم در دوراهی انتظار، چشم انتظار است تا بین آمدن یا نیامدنت یکی را انتخاب کند!
برایِ آمدنت دستانم را به آسمان بلند کردهام و بر لبانم ذکرِ “اللهم عجل لولیک الفرج ” است، دعا پشت دعا میکنم تا بیایی.
اما!
روز را به شب سپری میکنم و گناه پشت گناه، دلت را میشکنم! با گناهانم، آمدنت را به تأخیر میاندازم! مانع آمدنت میشوم و نیامدنت را بر سرِ کوچه و بازار، فریاد میزنم!
دلم از این دو انتخابم، حیران و سرگردان است و نمیداند به کدام سوی برود؟!
مات و مبهوت مانده که آمدنت را بپذیرد یا نیامدنت را!