یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

حفظ قرآن رو رها کن برو معلم شو

01 شهریور 1398 توسط نردبانی تا بهشت

پدر و مادرها خیلی در سرنوشت فرزندان‌شان مؤثر هستند. گاهی وقتها شاید سبب گمراهی بچه‌ها هم باشند. 

آخرِ کار هم که می‌بینند کار از کار گذشته و فرزندشان زمین تا آسمان با آن چیزی که می‌خواستند فرق دارد و فرزند تبدیل شده به موجودی ناشناخته که حتی دیگر برایِ خودشان هم غریبه است، فریادِ واحسرتایشان گوش فلک را کر می‌کند!

با مادری هم‌صحبت شدم که دخترش هم کنار‌دستش نشسته بود. از حرف‌هایِ این مادرمان واقعا دلم گرفت. از دخترش گفت: که تربیت‌معلم می‌خواند و قرار است معلم شود.

مادرِ عزیزمان خیلی از آینده دخترش خوشحال بود! با شادی‌ای که در چهره‌اش موج می‌زد گفت:

“خداروشکر پول توجیبی خودش رو داره!”

اما حرف‌هایش به دلم نمی‌نشست! دخترش سه سالِ پیش در حال حفظ قرآن بوده و تقریبا سه جزء را حفظ کرده بود! اما مادرش که می‌بیند نان‌و‌روغن در حفظِ قرآن نیست و آینده نان‌و‌آبداری ندارد، مانع ادامه حفظ می‌شود! 

حرف خودش است که می‌گفت:

“سه سال پیش دخترم سه جزء قرآن حفظ کرد، اما دیدم هیچ سودی ندارد، نگذاشتم ادامه دهد و گفتم بشین برایِ دانشگاه بخون!”

نگاهی به دخترش انداختم و آه سردی بخاطر وضعِ نامناسبش کشیدم، نمی‌گویم:

“او بد بود و من خوب! چون خدا به دل‌ها آگاه است و شاید او فقط ظاهرش نامناسب باشد و باطنش از من بهتر باشد.”

اما می‌گویم:

 "اگر راه قرآن را ادامه می‌داد، شاید هیچ‌وقت اینطور نمی‌شد!”

ولی مادرش از این وضعش خوشحال بود و می‌گفت:

“قرآن فقط برایِ قیامت خوبه ولی این دنیا باید خوش باشی و تا پول نداشته باشی نمی‌توانی خوب و خوش زندگی کنی!”

گفتم: 

“خاله‌جان! این دنیا چند روز بیشتر نیست، تمام میشه ولی آخرت و قیامت ماندگارئه”

سلیقه‌ها تغییر کرده و مردم خوشبختی را فقط در پول و ثروت می‌دانند، یادشان رفته؛ خوشبختی دلِ شاد داشتن است، خوشبختی آرامش روح و روان داشتن است. خوشبختی یعنی اگر روزی عمرت تمام شد و سرت را بر زمین گذاشتی، هراسی از شب اول قبر نداشته باشی! آن شب دارا و ندار فرقی ندارند، نمی‌پرسند:

“چند ماشین و خانه و ویلا داری!”

آن شب از ایمانت می‌پرسند و از عمرت که در چه راهی صرف کردی!

کاش تا دیر نشده قدری تفکر کنیم و به آن شب بیاندیشیم!

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 24 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(7)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
7 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: آینده نداشتن به‌قلم‌خودم تربیت‌معلم‌ حفظ‌قرآن خوشبختی فرزندان قیامت والدین پول

موضوعات: دوستانه لینک ثابت

نظر از: ... [عضو] 
  • ...
...

حالا چه ربطی به دانشگاه رفتن داره؟
یعنی دختره اینقدر بی جنبه بوده که تا پاش وا شده دانشگاه،خودش گم کرده؟
پس معلوم میشه اون چند سالی هم که قران حفظ می کرده هیچ تاثیری تو روح و روانش نداشته و فقط حفظ می کرده
به نظرم بهتر شده که ولش کرده:))

1398/06/02 @ 00:37
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

پینارجون محیط بعضی وقتها بهترین معلم برا انسان ربطی به جنبه و بی‌جنبه بودن نداره
یعنی من بجای ایران و الان انقلاب اسلامی در مثلا ترکیه متولد،میشدم بازم محجبه بودم؟!

1398/06/02 @ 05:09
پاسخ از: ... [عضو] 
  • ...
...

محیط روی ادمایی تاثیر میزاره که بی جنبه هستند.
وقتی حافظ قران میره دانشگاه ،حجابش بد میشه این یعنی خودش ظرفیت نداشته و قران هیچ تاثیری تو روح و شکل گیری شخصیتش نداشته که اگر داشت اینقدر زود وا نمیداد.
اینهمه ادم میرن دانشگاه بدون اینکه حتی قران هم خوانده باشند اما خودشون گم نمی کنند.
اصلا کمال در اینه که شما در محیط گناه قرار بگیری،و بتونی ایمانت حفظ کنی.وگرنه جایی مثلا مثل حوزه که همه محجبه هستند،داشتن حجاب که کمال حساب نمیشه
و اما ترکیه،نمی دونم وضعیتت چطور بود اون موقع. اما ترکیه خیلی محجبه داره و اتفاق تو محیط بی حجابی که دارن بازم ،با حجاب هستند.

1398/06/02 @ 13:26
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

یعنی تو مخالف روایتی هستند که میگن در انتخاب دوست دقت کنید یا داریم محیط خیلی،مهمه پینارجون

1398/06/02 @ 13:48
پاسخ از: ... [عضو] 
  • ...
...

فکر کنم کاملا توضیح دادم:)

1398/06/02 @ 14:21
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

نه جواب سوالات منو ندادی پینارجون
پس اون روایات چی میگن در انتخاب دوست و محیط زندگی دقت کن
هنوز جوابی از این سوال ندیدم عزیزم

1398/06/02 @ 14:34
پاسخ از: ... [عضو] 
  • ...
...

خب اونو دقت کن.در انتخاب دوست دقت کن. این یه امر طبیعیه. ادمیزاد در انتخاب هرچیزی باید خوبش انتخاب کنه.
اما کی گفته رفتن به دانشگاه،مترادف با انتخاب غلط یا همنشینی با دوست ناباب هست؟
چرا یه حافظ قران نمی تونه رو محیط اطرافش تاثیر بزاره و بدتر اینکه تاثیر بد هم می گیره؟ مسئله اینه

1398/06/02 @ 21:18
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

.پینارجون منم گفتم متأسفانه جوونای ما بجا اینکه تأثیر بذارن رو دیگران تأثیر می‌گیرند
الان بیشتر جووونا تو دانشگاه نماز نمیخونن، نگو نه که خونواده و اقواممون پرئه از این موردها
الانم که علی برکت ‌الله دخترای دانشگاه انگشت شمار چادر می‌پوشند،خب اگه از محیط،تأثیر نمی‌گیرند اینا تربیت شده در دانشگاهای غرب هستند یا همین دانشگاهای پیام‌نور و علمی‌کاربردی و آزاد و ملی شهرهای کوچک و بزرگ خودمون

1398/06/02 @ 21:22
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

اگه اینطور که تو میگی بود،الان جامعه گل و بلبل بوده و ما مشکلی نداشتیم

1398/06/02 @ 21:23
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

پس چرا در روایت تأکید زیادی روی انتخاب دوست شده چون مؤثرئه پینارجون

1398/06/02 @ 05:10
پاسخ از: ... [عضو]
...
5 stars

چقدر رک و منطقی هستی تو دختر
به نظرم پینار تا حدی درست می گه و تا حدی یاس
مطمئنا توش تاثیر نذاشته وگرنه به قول پینار این نمی شد اما ممکنه با ادامه دادن راه تاثیر می گرفت واین که یه چیزی
گویا امام علی می گن ناتوانی بر انجام گناه نوعی تقوا است.
بده آدم تو یه شرایطی قرار بگیره که حتی اگه بخواد گناه نکنه؟
بالاخره عقاب نمی شه. درسته؟

1398/06/02 @ 10:51
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

نه بابا رک چیه بحث و تبادل نظر شاید من اشتباه کنم و پینارجون درست بگه
ولی نظر من اینه محیط و دوستم موثرئه در سرنوشت انسان
گاهی در یه محیطی رشد میکنی که همه چی گل و بلبله و ایمان توش موج میزنه قطعا این هنر نیست که خوب بمونی
البته اینم با نظر تو حدیث جون و پینارجون هم‌خونی داره عزیزم
ولی محیط و دوست هم باید در نظر گرفت

1398/06/02 @ 11:20
پاسخ از: ... [عضو]
...
5 stars

منظورم اینه که خوبه صریح حرفش رو می زنه. این خیلی خوبه. و نظراتش درسته یعنی به جنبه هایی نگاه می کنه که شاید من و تو نگاه نکنیم.

1398/06/02 @ 11:33
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

آهاااا منظورت پینارجونه
آره همیشه صریح حرفش رو میزنه
فکر کردم منظورت به منه
نه بابا حرفش از یه طرف درسته ولی از طرف دیگه نه
چون ما روایت داریم میگه در انتخاب دوست دقت کنید،خب برا چی؟!
این دختر تا با قرآنی‌ها دوست بوده و حفظ کرده چادری و محجبه وقتی دانشگاه قبول شده مانتو آستین کوتاه و موها بیرون
آرایش کرده و ناخن‌ها لاک‌زده
خب انتخاب دوست مهمه دیگه

1398/06/02 @ 12:21
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

معمولا ما خودمون رو با محیطی که میریم توش وفق میدیم مثل اون میشیم نمیگیم شاید محیطه خراب باشه من همون‌طوری که بودم باشم چکار به این محیط دارم
متأسفانه بیشتر اینطوری هستیم حدیث جون

1398/06/02 @ 12:23
پاسخ از: ... [عضو] 
  • ...
...
5 stars

نظر لطف شماست عزیزم
حالا نمیدونم اینی که گفتی خوبه یا بد ولی من خوشم اومد:)
از الطاف الهیه که شامل حالم شده:)))

1398/06/02 @ 13:28
نظر از: شهید محمود رضا بیضائی [عضو] 
  • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
5 stars

با سلام خیلی جالب بود . برای من هم خیلی التماس دعا

1398/06/02 @ 14:34
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام عزیزم
ممنون از لطفت

1398/06/02 @ 14:35
نظر از: ... [عضو]
...
5 stars

بذارید خودم بحث رو جمع کنم بره پی کارش.
محیط وشرایط قطعا موثر است چرا که در روایات تاکید بسیاری بر همنشینی با صالحان شده است و این نکته ذکر شده است که انسان را باید از دوستانش شناخت.
و اما نکته دوم این که اگر ایمان در دل و جان انسان رسوخ کرده باشد به راحتی هم رنگ جماعت نخواهد شد. و با یک لبخند و یک حرف حجاب واعتقاداتش را کنار نخواهد گذاشت اما انچه مهم است این است که یک انسان مومن در شانش نیست که به مکان هایی رود که در آن گناه صورت می گیرد. مثل پارتی ها و یا کلاس های غیر ضروری با استاد و شاگردان آن چنانی.
ولی اگر در صورت ضرورت مجبور شد به اکراه کنار کسانی باشد که همنشنی با آن ها نهی شده است به خاطر ایمان درونی اش بند را به آب نخواهد داد(ایمانش را از دست نخواهد داد.)
و ذکر این نکته حیاتی است که هر دلیلی ضرورت آور نیست چه این که اگر بر سفره ای شراب آوردنی باید بلند شوی و آنجا را ترک گویی مگر این که تیزی زیر گلویت بنهاده و بگویند اگر بلند شوی پخ پخ و تو اهم و مهم می کنی و می نشینی همان جا که نشسته بودی.

1398/06/02 @ 14:37
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

حاج‌آقا بیا پایین از رو منبر
جوابت کامل کامل بود حدیث جون
من بحثم رو مادر این دختر بود نه خود دخترئه
گفتم بعضی وقتها پدرومادرها باعث میشند فرزند رو وارد جایی میکنن که شاید به صلاحش نباشه
این مادرمون میگه بابا مهم دنیائه که دلت خوش باشه و خرج کنی تا قیامت
ولی یادش رفته دنیا پله برا قیامت و آخرت
خیلی از مذهبی،های ما همینطورن شاید میرفتن یه محیط دیگه این نبودن که الان بودن

1398/06/02 @ 14:43
پاسخ از: ... [عضو]
...
5 stars

بله درست می گی. پدر مادرا بعضی وقت ها یه ظلمهایی از روی جهلشون می کنن که …

1398/06/02 @ 14:48
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

بهرحال ممنونم هم از پینارجون که نظرش رو گفت و درستم میگه من هنر نمیکنم در حوزه باشم و چادر به سر کنم
و ممنون از،حدیث جون که نکته اصلی رو گفت تأثیر محیط،و هم‌نشین در سرنوشت انسان
اگه من در حوزه خوبم چون دوستام خوبن
خدای نکرده اگه روزی همنشینم بد شد خب قطعا در روحیات منم تأثیر داره چون انسانه و قابل تغییر
شمر جانباز جنگ صفین بود و نماز شب خوون در عاشورا نشست بر سینه امام خودش
پس پناه بر خدا از روزی که تغییر کنم و به سمت بدی برم

1398/06/02 @ 14:47
نظر از: طوباي محبت [عضو] 
  • شكوفه لبخند
  • طوباي محبت
5 stars

چه بحث داغی اینجا بوده یاس جان!
حیف دیر رسیدم.
ولی ناراحت شدم برای این دختر.
اما فکر کنم این مادر هم خواهی نخواهی تاوان اشتباهش رو پس بده. باید دخترش رو تشویق می کرد حفظش رو هم ادامه بده حداقل. شاید این طوری از قران فاصله نمی گرفت.

1398/06/03 @ 00:43
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

الانم که نظرت رو گفتی عزیزم
ممنون از مشارکتت طوباجون

1398/06/03 @ 05:12


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 387
  • دیروز: 358
  • 7 روز قبل: 1760
  • 1 ماه قبل: 17454
  • کل بازدیدها: 441762

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • چراغ قرمز
  • نماز اول وقت
  • چشمه

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس