یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

استرس

05 آبان 1398 توسط نردبانی تا بهشت

یک هفته‌ای از تصادفم می‌گذرد. در این یک هفته با ترس و لرز سوار بر ماشین شدم. هرچه می‌کنم حواسم را پرت کنم، نمی‌شود که نمی‌شود!

دیروز در مسیر برگشت از تهران، همراه با چند نفر سوار یک پژو ۲۰۶ شدیم.

راننده نمی‌دانم! مسیر شهرمان به تهران را چگونه آمده بود که برگشتش، به جایِ جاده قم-اراک، جاده قم-کاشان را رفت!

همین کافی بود تا استرس و دلهره‌ی‌‌ِ من چند برابر شود! 

هرچه ذکر “ألا بذکر الله تطمئن القلوب” را زمزمه می‌کردم تا شاید مانند آبی بر رویِ آتش، اضطرابم را کم کند، بی‌فایده بود!

فکر و خیال روح را به تسخیر خود درآورده و عن‌قریب بود روح از تنم جدا شود. 

به راننده گفتم:

“لطف می‌کنید برایِ نماز مغرب و عشاء در سوهانی‌هایِ بین راه نگه دارید.”

خدا خیرش دهد برعکس بقیه رانندگان باشه‌ای گفت و به راهش ادامه داد!

هرچه مسیر را نگاه می‌کردم، خبری از سوهانی‌ها نبود. تا اینکه کنارِ فروشگاه‌هایِ شیک و پیکی که تاکنون ندیده بودم نگه داشت! بعد از خواندن نماز، حرکت کردیم که راننده گفت:

“فکر کنم مسیر را اشتباه آمده‌ایم!”

به عقب برگشت و از یک نفر پرسید:

” ببخشید جاده اراک از کجا باید بروم؟!”

آن مرد با تعجب جواب دادند:

“اراک؟!

اینجا جاده کاشان است!”

مسیر را پرسید و دوباره به سمتِ عوارضی قم-تهران حرکت کرد! 

تقریبا چهار ساعت بود ما هنوز سرگردان و حیران جاده قم بودیم!!

هر لحظه استرسم بیشتر می‌شد و دیگر توانِ ماندن در آن ماشین را نداشتم!

دل‌دل می‌کردم به راننده بگویم من را پیاده کنید به خانه اقوامم در قم بروم، اما نمی‌توانستم!

بعد از اینکه در تصمیمم مصمم شدم به راننده گفتم:

“ببخشید من رو ۷۲ تن پیاده کنید تا بروم خونه‌یِ دخترعمه‌ام.”

از آنجایی که نمی‌دانست ۷۲ تن کجاست از کنارش رد شد! گنبد و گلدسته‌یِ شاه جمال را که دیدم انگار دنیا را به من دادند. از راننده خواستم همان جا نگه دارد. پیاده شدم و به دخترعمه‌ام زنگ زدم. 

مطمئن بودم اگر همراه‌شان بروم بین راه حالم از این بدتر می‌شود و معلوم نیست چه بلایی سرم بیاید!

نصفِ شب دوستم پیام داد که ده بار نزدیک بوده ماشین را چپ کند! 

دیشب حالم آنقدر بد بود فهمیدم، آرامش بزرگترین هدیه و نعمتی است که خداوند به بندگانش داده است! 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 7 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: آرامش استرس به‌قلم‌خودم تصادف جاده

موضوعات: دلتنگی لینک ثابت

نظر از: مدرسه نرجس دولت آباد [عضو] 
  • مدرسه علمیه حضرت نرجس خاتون«سلام الله علیها» دولت آباد
5 stars

سلام ان شالله بلا به دور باشه ممنونم از مطالب زیباتون

1398/08/06 @ 00:44
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام عزیزم
ممنون از نگاه گرمت

1398/08/06 @ 05:02
نظر از: منــــــــــاره [عضو] 
  • منــــــــــــــاره
5 stars

خودت تنهایی خواهر جان سوار تاکسی می شی مسیر به این طولانی

1398/08/06 @ 09:08
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

نه عزیزم دو خانم دیگه هم باهام بودن که یکیشون راننده پسردایش بود
ولی من ترسم بخاطر تصادف هفته قبل بود و اینکه راننده خوب وارد نبود
دوستم گفت یه بار دیگه مسیر رو گم کرده بعد از تو و یه ساعت دنبال مسیر اصلی بودیم
ده باری هم نزدیک بود،ماشین رو چپ کنه
بالاخره یه تجربه‌ای بود که دیگه سوار هر ماشینی نشیم

1398/08/06 @ 12:45
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

نه عزیزم دو خانم دیگه هم باهام بودن که یکیشون راننده پسردایش بود
ولی من ترسم بخاطر تصادف هفته قبل بود و اینکه راننده خوب وارد نبود
دوستم گفت یه بار دیگه مسیر رو گم کرده بعد از تو و یه ساعت دنبال مسیر اصلی بودیم
ده باری هم نزدیک بود،ماشین رو چپ کنه
بالاخره یه تجربه‌ای بود که دیگه سوار هر ماشینی نشیم

1398/08/06 @ 12:46
نظر از: شهید محمود رضا بیضائی [عضو] 
  • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
5 stars

با سلام و احترام . موفق باشید جالب بود. ان شاء الله بلا به دور باشد و بد نباشد مدتی است نمی بینمت. سالم و تندرست باشید.

1398/08/06 @ 14:58
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام عزیزم
ممنون از لطفت
سلامت باشید

1398/08/06 @ 17:19


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 198
  • دیروز: 184
  • 7 روز قبل: 1515
  • 1 ماه قبل: 17099
  • کل بازدیدها: 441404

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس