اردوی جهادی
خدا را شکر میگویم، به خاطرِ فرصتی که در این سال جدید، به این بنده روسیاهش عطا نمود!
فرصتی از جنس نور و روشنایی، برای بهتر زیستن!
برای قانع بودن در آنچه خداوند به بندهاش ارزانی داشته است!!
چه زیبا گفتهاند:
“شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند”
امروز آنقدر سرگرمِ بازی روزگار گشتهایم شکر نعمت از زندگیهایمان رخت بر بسته و کفرانِ نعمت جایش را گرفته است!
باید بندهای اسارت را، از گامهای استوار، پاره کرد. گرهها را گشود و پرواز کرد!!
پروازی که به خدا رسد و غیر او را نبینی!
فرصتها را غنیمت شمرد و به خودسازی پرداخت.
مولای متقیان فرمودند:
” الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ ،فانتَهِزُوا فُرَصَ الخَيرِ .
فرصت، چون ابر مى گذرد. پس، فرصتهاى كار خوب را غنيمت شمريد.”
آری! فرصتها چون ابر هستند و تا به خود آیی، گذشتهاند!!
خدا را شاکر هستم برای فرصت دوباراش، تا در سال جدید، عزیزانی را ببینم، با وجود زلزلهی هولناک چند سال پیش، هنوز به لطفِ خداوند امید دارند و زندگی را بهتر از قبل، سپری میکنند!!
اینجا سر پل ذهاب است و با وجودِ کاستیهایی در عرصه خدمترسانی به این عزیزان، بیشتر مردم هنوز در چادر و کانکس، روزگار را سپری میکنند. اما با توکل بر خداوند، برای آیندهای بهتر، در حال تلاش و کوشش هستند!!
باید به میانشان آمد و
ایمان و توکل را از وجودشان یاد گرفت!!