چقدر تنهایی!!!
امام علی “علیهالسلام” میفرمایند:
صاحِبُ هَذَا الامرِ الشَّرید الطَّرید الفرید الوحید
صاحب این امر آواره، رانده، تک و تنها است.
مولای من!
تنهایت را میبینیم اما قدمی برایِ رفع آن برنمیداریم، به انتظار نشستهایم تا تو خود به این تنهایی پایان دهی.
با چشمانِ بینا اما چشمِ دلِ بسته میبینیم چگونه در این زمانهیِ ظلم و سیاهی از حقوقِ برحقتان طرد شدهاید اما دریغا دست رویِ دست گذاشتهایم و نظارهگر روزی شدهایم که بانگ خوشِ “اناالمهدیت” را به گوشِ شنوا اما گوشِ دلِ ناشنوایمان بشنویم!
ای مولای من!
ما دانسته یا ندانسته گوش و چشم را کر و کور کردهایم، تا همه چیز را ببینیم مگر جمالِ نورانیِ تو و تمامِ صداها را بشنویم غیر از صدایِ خوشِ مسیحایی تو!
تو را، ما شیعیانت اینگونه آواره کردهایم و سر به بیابانها نهادهای؛ و گرنه تو باید بر تخت پادشاهان، سروری میکردی و ما نوکرانت میبودیم!
مولا جان!
دعایی بفرما برایِ سر به راه شدنمان تا از کارهایِ ناشایستی که خواسته و ناخواسته انجام میدهیم؛ قلبت را به درد نیاوریم!