یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

مهمانِ یه عزیز

01 مهر 1398 توسط نردبانی تا بهشت

دفاع مقدس که می‌آید، بهانه‌ای می‌شود تا از رشادت‌ها و سرافرازیی‌هایِ دلاورمردان و شیرزنان این مرزوبوم تقدیر و تشکر کنیم.

مدرسه ما هم از این مهم مستثنی نیست.

با اساتید و طلاب مدرسه راهی خانه‌یِ یکی از این عزیزانِ جان‌بر‌کف شدیم.  

جانبازِ هفتاد درصدی که ده سال در اسارتِ بعثیان بوده است. با خودمان مقایسه‌شان که می‌کنم، آنها افرادی صبور بودند که ده سال اسارت و شکنجه‌ی دشمن نتوانست لحظه‌ای و کمتر از آنی آنها را از اهدافِ مقدس‌شان باز دارد!

او و همسرش ده سال نامزد بوده‌اند، قبل از خواندن خطبه‌ی عقد اسیر می‌شود و هرچه با فرستادن نامه از او می‌خواهد، ازدواج کند، تشکیل خانواده دهد و به پایِ او نماند، ایشان قبول نمی‌کند و می‌گوید:

“باهم انقلاب کرده‌ایم و من هم بچه همین انقلابم، به پایت می‌مانم تا هروقت می‌خواهد، طول  کشد!”

به این جانبازِ عزیز نگاه می‌کردی، نورانیتِ چهره‌اش، در وجودت معنویتی ایجاد می‌کرد که برایِ چند ساعتی غم‌هایت را فراموش می‌کردی!

به گونه‌ای خاطراتِ اسارت را تعریف می‌کرد که انگار تو هم در اردوگاه بوده‌ای و طعمِ تلخِ اسارت را چشیده‌ای!

از جمله خاطراتش، تدارک و آماده کردنِ اردوگاه برایِ آغازِ جشن پیروزیِ انقلاب در سالِ ۶۳ بوده است! برایم خیلی جالب بود، در کشورِ دشمن اسیر باشی و بین بعثیان، انقلاب را جشن بگیری!

تعریف می‌کرد:

“چند روز قبل از ۱۲ بهمن شروع کردیم به جمع کردن میوه‌هایی که آنها به ما می‌دادند! هوا سرد بود و خراب نمی‌شدند. با خرمایی هم که به ما دادند، حلوا درست کردیم و با مقداری آرد و شکر شیرینی پختیم! شب جشن داشتیم و در حالِ آماده‌سازی اردوگاه بودیم که خبر به گوشِ بعثیان رسید! آمدند و همه جا را گشتند. زیر پتوها میوه‌ها، شیرینی‌ها و حلوا را پیدا کردند. بینمان درگیری به وجود آمد. افسر عراقی را کتک زدیم، آنها هم به جانمان افتادند و ما را تا می‌توانستند زدند! آن شب گذشت و مانع جشن‌ گرفتن‌مان شدند!”

حرفایش را که می‌شنیدم، اندوه می‌خوردم. آنها در بدترین شرایط بین دشمن، به فکر برگزاریِ جشن پیروزی انقلاب بوده‌اند اما ما در بهترین شرایط، بین نیروهایِ خودی، کوچکترین قدمی برایِ این ایام برنمی‌داریم و کم‌کم در حالِ فراموشی هستند!

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به‌قلم‌خودم جانباز جنگ دفاع مقدس

موضوعات: شهدا لینک ثابت

نظر از: شهید محمود رضا بیضائی [عضو] 
  • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
5 stars

با سلام و احترام جالب بود. ولی بهتر است این کارها و سر کشی ها همیشه باشد نه اینکه محدود به زمان یا مناسبت خاص شود . موفق باشید التماس دعا

1398/07/02 @ 09:00
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

سلام عزیزم
آره ولی مشغله اینقد زیادئه که اگه این وقتها هم بریم خوبه

1398/07/02 @ 09:29


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 88
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1402
  • 1 ماه قبل: 17096
  • کل بازدیدها: 441404

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • چراغ قرمز
  • نماز اول وقت
  • چشمه

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس