یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

مانند ماهی لبانش از تشنگی باز و بسته می شد...

11 بهمن 1399 توسط نردبانی تا بهشت

طفل شیرخواره اش چون ماهی که از آب بیرون می افتد از شدت تشنگی لب هایش را باز و بسته می کرد!
پدر تاب و تحمل دیدن این صحنه را نداشت، به خواهر گفت:
“طفلم را بده تا برای او جرعه ای آب طلب کنم.”
پدر او را بر سر دست گرفت و از کسانی که در مقابلش بودند؛ طلب آب کرد.
اما آنها به قدری قلب های شان تیره و تار بود که با آن طفل نیز سر جنگ داشتند و به او و تشنگی اش اهمیت نمی دادند.
پدر به آنها گفت:
“شما با من سر جنگ دارید؛ این طفلی است کوچک و تشنه. ببینید چطور لب هایش از تشنگی باز و بسته می شود!”
ناگهان تیری از آن سوی آمد و گوش تا گوش طفل را درید و ذبحش کرد!
پدر او را به امید آب به میدان آورده بود؛ اما حالا عزیز او بر روی دستانش جان به جان آفرین تسلیم می کرد.
دیگر روی برگشت به پیش زن و بچه ها را نداشت، اصلا با چه رویی برمی گشت؟!
جواب مادر فرزندش را چه می داد، طفل شش ماهه را چگونه با گلوی بریده نشان مادر می داد؟!

پی نوشت:
متن فوق بازنویسی شده از لهوف سید بن طاووس است.

✏ز. یوسفوند

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 3 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به قلم خودم تشنگی طفل شیرخوار

موضوعات: محرم و عاشورا لینک ثابت

نظر از: ... [عضو]
...
5 stars

السلام علی الطفل الرضیع

1399/11/11 @ 22:22
نظر از: Alma [عضو] 
  • alma
5 stars

قلمت سبز

1399/11/12 @ 10:41
پاسخ از: نردبانی تا بهشت [عضو] 
  • یاس کبود۱۴

فدات الما جان

1399/11/12 @ 11:18


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 129
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1624
  • 1 ماه قبل: 17447
  • کل بازدیدها: 441762

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • چراغ قرمز
  • نماز اول وقت
  • چشمه

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس