غربت اسلام
دلم به حالِ اسلامِ غریب میسوزد.
این دین با وجودِ زیبایش بین مردم چقدر مظلوم است!!
به هر گوشهاش مینگری، زیبایی منحصربهفردی دارد که در هیچکدام از ادیان آن را نمیتوان یافت.
از توصیههای فردیش بگیر تا توصیههای اجتماعی و پزشکیش سراسر نور است و روشنایی!!
غربیان بعد از 1400 سال، مطلبی میگویند و اکتشافی انجام میدهند، با غرور و افتخار، کشفشان را به وسیله بوغ و کرنا به گوش عالم و آدم میرسانند.
حال آنکه اسلام همان را سالها پیش که اصلا اسمی از غرب نبوده، برایِ آسایش و سلامتی بشر به ارمغان آورده است!!
آنوقت جوان ما دمِ از آزادی و غرب میزند، حرف از بافرهنگ بودن و باکلاسی میزند!!
فراموش کردند، غربیان آموزههای ما را میگیرند و به آن افزودنیهای غیرمجاز اضافه میکنند، بعد آن را به خورد خودمان میدهند!!
افزودنیهایی که روح و روانمان را مسموم کرده و قلوبمان را به تسخیر خود درآوردهاند!!
هدفها پوچ و واهی گشتهاند و ناامیدی در دلها جا خوش کرده است!!
خود را اسیر روانشناسی غرب کردهاند و به دنبالِ آرامش و آسایش در زندگی میگردند و این در حالی است که قرآن بهترین نسخه را برای بشر چیده و بارها در آیات دلنوازش اشاره کرده تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد؛
” هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ
آیه 4 سوره مبارکه فتح”