یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

عطر یاس من

21 اردیبهشت 1400 توسط نردبانی تا بهشت

پسرعمه‌ و عمه‌‌جان در صحن امام خمینی نشسته بودند. اسم پسرعمه‌ام حامد و دو سالی هست درِ خانه‌مان را از پاشنه درآورده و از خواستگارهایِ پروپاقرصم تشریف دارند! بابایم عزیزم خیلی اصرار می‌کند با این شازده پسر ازدواج کنم ولی من وقتی  او را می‌بینم هیچ حسی به‌شان ندارم و حکم داداشم را دارد!

 تا عمه‌خانم چشم‌شان به من افتاد سریع پیشم آمد و شروع کرد به احوالپرسی کردن، پشتِ سرش هم آقاحامد خودش را نشانم داد و از خجالت سرش را پایین انداخت!  

عمه شروع کرد به قربون‌صدقه‌ رفتنم! بعد  هم پرسید عروسِ قشنگم تو اینجا چکار می‌کنی؟!

لبخند تلخی به عمه زدم و گفتم از اهواز برمی‌گردیم، امشب قرار شد برایِ زیارت اینجا بمونیم و فردا بریم سمتِ خونه.

با شنیدن زنگ موبایلِ زینب، ته دلم آخیشی گفتم و رو کردم به زینب که چرا جواب نمیده؟! دیدم خانم که از حرفای عمه تعجب کرده، با چشم‌های گرد دارد بِروبِر بهمان نگاه می‌کند! بهش گفتم:

–زینب‌جان گوشیت زنگ می‌خوره!

همون لحظه به خودش اومد و تماس را وصل کرد. 

مشغول حرف زدن با عمه بودم که زینب بهم گفت: 

–حاج‌آقا میگه کجایید، چرا نمیاید؟!

من هم از خدا خواسته رو کردم به عمه و گفتم:

–عمه‌جون من باید برم منتظرم هستند!

یه بوس از عمه کردم و تند‌تند خداحافظی کردم، نذاشتم عمه حرفی بزند و همراه دو پایِ خودم دو پا قرض گرفتم و از آن مخمصه فرار کردم!

با زینب رفتیم بیرون، حاج‌آقا را که پیدا کردیم، سمتِ ماشین رفتیم و سوار شدیم!

تو ماشین زینب نگام کرد و گفت:

–ببینم عروس‌خانم تو کی عروس شدی و به من نگفتی؟!

لب پایینم را به دندان گرفتم و با حرص گفتم:

–کدوم عروس؟! مگه خودت ماجرای من و پسرعمه‌ام را نمی‌دانی؟! بابام بهم اصرار می‌کند و من مخالفم!

–خب پس چرا بهت گفت عروسِ خوشگلم؟!

–چی بگم؟! برا خودش میگه!

نمی‌دانستم چطور در این مورد حرفی بزنم و بگویم پیشِ آقامهدی صحبتی درباره این قضیه نکند ؟! این دهن‌لقی که من از زینب دیدم الان برسیم خونه، بهشون میگه!

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: به قلم خودم رمان عطر یاس من قسمت نوزدهم

موضوعات: رمان عطر یاس من لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 178
  • دیروز: 639
  • 7 روز قبل: 3261
  • 1 ماه قبل: 16925
  • کل بازدیدها: 441220

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس