زندگی اجتماعی
15 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت
کوچک که بودیم، شبهای جمعه وقتی انار به خانه میآوردند. سفارش زیادی میکردند، مبادا
“یه دونه انار بذاری از دستت بیفته زمین، حتما پیداش کن، چون این انار دونههاش بهشتیه"
انار را که پوست میکندیم، اگر دانهای روی زمین میافتاد، ساعتها به دنبالش بر روی فرشها غلت میخوردیم.
پیدایش که میکردیم، انگار دنیا را به ما میدادند.
الان که بزرگ شدهام، خوب که در این نعمت زیبا و خوشمزه دقیق میشوم، چه با نظم و ترتیب کنار هم آرام گرفتهاند.
خوب که نگاه میکنی مثل یاقوت میدرخشند.
میتوان از آنها نظم و ترتیب را آموخت.
کنار هم زیستن را آموخت که باهم زندگی میکنند، بیآنکه نسبت به هم احساس برتری داشته باشند.
#به_قلم_خودم