روح و روان پریشان...
با خودش میگفت:
اگر مشکلش حل شود، روح و روانش به حال طبیعی بر میگردد و او هم زندگی را از سر میگیرد.
اما زهی خیال باطل!
مشکل که در ضمیرت رخنه کرد، درست است خروار خروار میآید اما ذره ذره هم بیرون نمیرود!
با روح و جانت آمیخته میشود و به مرور خودش و عوارضش را نشان میدهد.
چه خوب است انسان وقتی میخواهد، کاری را انجام دهد؛ اول با دیگران مشورت کند خِرَد جمعی بهتر از فکر فردی است.
“أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ
کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند”
تمام جوانب را بسنجد و از فکر و اندیشهایی که خداوند به او هدیه داده؛ کمال استفاده را کند بعد تصمیم نهایی را بگیرد.
“بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ”
بر تو قرآن را نازل كرديم تا بر امت آنچه فرستاده شد بيان كنی، باشد كه خرد و انديشه بكار بندند.
اینطوری نه روحی داغون و نه عمری تلف میشود!
انسان با مشورت کردن، تعقل و تفکرِ زیاد به بهترینها دست مییابد.