یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

قیمت های بالای این روزها

04 دی 1399 توسط نردبانی تا بهشت

از این سر شهر به آن سر شهر در به در، به دنبال چتری می گشتم تا خریداری کنم! البته چتر زیاد بود، اما از این عصایی ها که من به شان هیچ میلی ندارم. درواقع به دنبال یک چتر کوچک از آن قدیمی ها می گشتم. بالاخره با کلی گشتن در راسته کردها ” محله ایی در شهر که همه از مردم شهر خودمان هستند اما نمی دانم چرا به آنها کردها می گویند؟!” چتر دلخواهم را یافتم؛ اما با قیمتی که گفتند، دهانم از تعجب باز ماند و چشمانم گرد شد!
معمولا در کشور ما رسم بر این است، طلا و دلار بالا که می کشد با خودشان، قیمت همه چیز را تا عرش می برند اما به محض اینکه آنها قیمت شان پایین می آید؛ بقیه اجناس همان بالا برای مان دست تکان می دهند!
البته این افزایش بی رویه قیمت ها شامل یک کالای خاص نمی شود و همه را شامل می شود؛ از کالای ضروری بگیر تا برسد به کالای غیرضروری و لوکس!
شاید یکی از دلایل، نبود نظارت بر قیمت ها باشد؛ هر مغازه ایی قدم می گذاری، یک قیمت دلخواه را برای خود تعیین کرده است. انگار نه انگار که همه مغازه ها کنار هم قرار دارند و باید یک قیمت مشخص داشته باشند!
شاید هم دلیل دیگری داشته باشد و آن رحم نکردن خود شریف مان به خودمان باشد. اسلام را خورده ایم و یک آب هم رویش! خدا نکند بگویند:
“کالایی کمیاب شده؛ اگر از کالای مذکور، مقداری در مغازه هم باشد آن را احتکار می کنند تا قیمت ها ثابت شوند!
مردم هم خودشان در این بین مقصر هستند؛ به محض اینکه می شنوند:
” کالایی گران شده چنان صف های طولانی برای خرید کالای موردنظر، تشکیل می دهند و هرکس بیشتر از نیازش، خریداری می کند که قیمت آن کالا بیشتر بالا می رود!”
در علم اقتصاد، اصطلاحاتی به نام عرضه و تقاضا داریم. وقتی عرضه کالایی کم شود و از آن طرف تقاضا برای آن کالا، افزایش یابد؛ به تبع قیمت کالای یاد شده هم بالا می رود. پس چه خوب است؛ مردم در این موارد، رعایت کنند و کالای مورد نظر را خریداری نکنند تا قیمت ها شکسته شود و پایین بیاید!
به مردم کشورم که نگاه می کنم که هر کدام فقط به فکر خود هستند و دیگری و جان و مالش برایشان مهم نیست؛ به خود می گویم:
“خداوند چطور می خواهد به ما رحم کند و برکاتش را برای مان نازل کند؟!”
در روایات آمده است؛ قرار بود بر قوم حضرت موسی “علیه السلام” قحطی بیاید. مدت ها گذشت اما خبری از قحطی نشد وقتی پیامبر خدا، علت را جویا شدند؛ خداوند فرمودند:
“وقتی مردم در خانه هایشان، سوراخ هایی درست کردند تا در زمان قحطی با رد و بدل کردن مایحتاج زندگی برای هم، به یکدیگر رحم کنند! پس من چگونه به آنها رحم نکنم؟! من هم بلای قحطی را از آنان برداشتم!”
کاش اسلام زیبا فقط لقلقه زبان مان نبود و به آن هم عمل می کردیم، آن وقت بود که ایران گلستان می شد!

✏ز. یوسفوند

 4 نظر

زن بی دفاع

29 آذر 1399 توسط نردبانی تا بهشت

پله های دادگاه را بی رمق یکی یکی، بالا و پایین می رود. دیگر نایی در بدن ندارد. چند سالی هست حقش را خورده اند و یک لیوان آب هم رویش!
زن بی دفاع و دو فرزندش، چشم به دهان قاضی پرونده دوخته است، تا شاید حق پایمال گرفته اش را بگیرد؛ اما نمی داند سال ها است که زن ها فراموش شده اند و همه جا حق را به مردها می دهند.
در این دنیای هزاررنگ، اگر زنی بگوید با شوهرم تفاهم ندارم و طلاق می خواهم آنقدر او را می برند و می آورند تا بالاخره راضیش کنند جدا نشود و به قول معروف بسوزد و بسازد!
اما اگر مردی پایش را در کفش فرو کند و بگوید:
” من دیگر این زن را نمی خواهم و قصد دارم طلاقش دهم.”
دیگر به خود زحمت نمی دهند، حرف های زن را بشنوند و مانع این جدایی شوند!
او مجبور است احساساتش را در نطفه خاموش کند. حتی اگر همسرش را می خواهد؛ علیرغم میل باطنیش، نباید دم بزند و صیغه طلاق را جاری می کنند!
با خودش می گوید:
” کاش آن روز که من را برخلاف میلم بر سر سفره عقد نشاندند، یکی بود مانع این ازدواج زوری می شد تا شاید برای خودم، درس می خواندم و الان با تحصیلاتم، جایی استخدام می شدم و خرج خودم را در می آوردم!”
اما مدت ها است که او مرده و علائقش را با خود به گور برده است.
او تباه شده و حق ادامه زندگی ندارد. در جامعه جایگاهی برای یک زن مطلقه نیست. اما مردش، ازدواج کرد و زندگی جدیدی تشکیل داد؛ انگار نه انگار که قبلا زن و زندگی دیگری داشت!
غیر از این نیست در دین مبین اسلام حقوق زن و مرد برابر است؛ پس چرا دید جامعه نسبت به زن ها اینگونه می باشد؟!

✏ز. یوسفوند

 4 نظر

آماده سفر عشق

26 آذر 1399 توسط نردبانی تا بهشت

یادش بخیر کودکی چه روزهای شیرینی داشتیم، نه غمی داشتیم و نه غصه‌ای!
روزهای مان را با بازی‌های کودکانه سپری می‌کردیم. بازی‌هایی که سالم بودند و نشاط مان را چند برابر می‌کردند.
آنقدر سرگرم می‌شدیم، گذرِ زمان را درک نمی‌کردیم. 
برای ناهار و شام به التماس مامان‌جان به خانه قدم می‌گذاشتیم.
روزها گذشتند و گذشتند. عمرمان هم فقط کنتور می‌انداخت.
کودکی را پشت‌سر گذاشتیم و جوانی مان هم رو به اتمام است.
این روزها هم مانند برق می‌گذرند. کافی است، چشم بر هم زنیم،
عمرمان به پایان می‌رسد و باید بار سفر را ببندیم. 
دنیا چند روزی بیشتر نیست و به سرعت تمام می‌شود.
“بانگ الرحیل” به گوش می رسد، باید به سفری دائمی رفت و بازگشتی برایش نیست.
این سفر زاد و توشه می‌خواهد. تا با فراغِ بال و خیالِ راحت راهی شد.
دغدغه‌ای نداشت و آسوده‌خاطر چشمان را فرو بست.
توشه‌اش تقوا است و اخلاقِ خوش و عملِ صالح.
به درون خود بنگریم، آماده این سفرِ جاودانه هستیم؟!
معمولا سفرِ چند روزه‌ای که می‌رویم، لیستی تهیه می‌کنیم؛ مبادا چیزی از قلم بیفتد و سفر را به کام مان تلخ کند. چند بار از روی لیست می‌خوانیم و آن را زیرورو می‌کنیم.
وسایل موردنیاز سفر را با ظرافت خاصی در چمدان می‌چینیم و آماده سفر می‌شویم.
برای آخرت آمادگی پرواز داریم؟! لیستِ این سفر بی‌پایان را تهیه کرده‌ایم؟!
اگر هم‌اکنون عمرمان پایان پذیرد، با خیالی آسوده قدم در آن دنیای باقی می‌گذاریم؟!

#پی‌نوشت 

“لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا
کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت”
(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)

✏ز. یوسفوند

 4 نظر

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!

18 اسفند 1398 توسط نردبانی تا بهشت

​"عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد”

چند کلمه‌اے که این روزها مدام با خودم تکرار می‌کنم!

به معنایش که می‌اندیشم، بیشتر به لطف خدا پی می‌برم.

گاهی خدا خیر بنده را در هدفی که انتخاب کرده‌،  نمی‌بیند براےِ همین شخصی را مأمور می‌کند و تو را از آن مسیر برمی‌گرداند!

شاید در ابتدا، این کار ناخوشایند تو باشد اما با گذشتنِ اندک زمانی به حکمت خدا پی می‌برے! این وسط آن فرد هم که عدو و دشمن تو بوده با ” موش دووندن” در این بین، عذابی براےِ خود خریده و سندِ بر هم زدن زندگی دو نفر را در جهنم شش‌دانگ به اسم خود مصادره کرده است!


 نظر دهید »

تشکر از دوستان کوثربلاگ😘

15 اسفند 1398 توسط نردبانی تا بهشت

​"عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد”

با دیدنِ پیام‌هاےِ شما عزیزان، ناامیدی از روانم رخت بر بست و امیدوارے جایش را گرفت! 

دستان پرمهرتان را می‌بوسم و آغوشِ گرمتان را با دل و جان پذیرا هستم تا شاید بر زخم‌هاےِ نیشترِ زمانه مرهمی باشد. 

قلبِ خسته‌ و زخمیم را دوباره به صمیمیت و مهربانی‌تان گره می‌زنم تا روزگارِ بی‌وفا را به فراموشی سپرم و زندگیِ جدیدے را آغاز نمایم!

 15 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • صاحل الامر
  • ندا فلاحت پور

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 383
  • دیروز: 788
  • 7 روز قبل: 2412
  • 1 ماه قبل: 18235
  • کل بازدیدها: 442550

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس