در انتظار فرج
04 آذر 1397 توسط نردبانی تا بهشت
باران غمها را از خیابان و کوچهها شست.
همه جا شادِشاد گشته است.
پس چرا غمِ تو را از دلم نشسته است.
غمت بر دلِ بارانی من سالهایِ سال جا خوش کرده و خیال رفتن ندارد.
غم دوریت آتش زده بر دل من یااباصالحالمهدی.
روزها را به انتظار به شب میسپارم تا خبری از تو به من برسد.
شبها را با یاد تو میخوابم شاید خواب خوشی از تو ببینم.
دریغا عمر رو به پایان است و خبری از تو به ما نرسید.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_قلم_خودم