خانم واقعی
تاجری با همسرش خدمت مرحوم آیت الله صدر(از مراجع تقلید گذشته) رفته بود. این تاجر خدمت آقا مینشیند و خانم ایشان به اندرونی
منزل می رود تا با همسر این مرجع تقلید دیدار کند. وقتی این خانم در می زند، همسر آیت الله صدر در باز می کند،اما زن تاجر که
می بیند لباس های این بانو خیلی معمولی است خیال می کند که او کلفت منزل است و از ایشان می پرسد ” خانم کجاست🤔 من با خانم کار دارم."
همسر مرحوم صدر خجالت می کشد🙈 بگوید من همسر آیت الله هستم و می گوید ” خانم نیستند!” و زن تاجر میرود.
وقتی مرحوم صدر می آیند به اندرونی، میبینند همسرشان خیلی گرفته است. میپرسند: چرا شما غمگین و ناراحت هستید:|🤔
همسرشان می گوید:این زن تاجر آمد و خیال کرد من کلفتم و به من گفت :خانم کجاست🤔من هم گفتم خانم نیست …!
ایشان میفرمایند: “راست گفتی! شما هم خانم نیستی؛ خانم آنست که چادرش دو وصله داشت، اما فدکش مال فقرا و ضعفا و بیچاره ها بود:|"(حضرت فاطمه(س))
📚پندها و حکایت های اخلاقی،ص 146