خانمها باید پشت هم را خالی نکنند!
این روزها همه جا بویِ روضهیِ ارباب میآید. خانمها سرشان شلوغ است و حداقل روزی یک روضه دعوت میشوند. اما من ماندهام! چگونه روضه میرویم، برایِ اهلبیت اشک میریزیم. اما وقت عمل میرسد همه یک پایمان میلنگد؟!
اگر اهلبیت به شهادت رسیدند برایِ این بود که دین اسلام زنده بماند. پس چرا با دستان خودمان در حالِ نابودیِ دینمان هستیم؟! خانم اگر زینبی و زهرایی باشد جامعه نجات پیدا میکند. اما خدای نکرده اگر شیطان در او رخنه کرد و شد آنچه نباید میشد، دیگر از اسلام جزء نامش بر زبانها نمیماند!
حجابها کمکم به اپن تبدیل شدهاند. تمام مردان کوچه و خیابان به زنها محرم هستند و تنها کسی که به زن، نامحرم است شوهر اوست.
برایِ همه خودآرایی میکند غیر از شوهرش!
شوهر هم دل دارد و در جامعه با زنهایِ رنگارنگ مواجه میشود.
حال وظیفه او چیست؟! چقدر باید چشمانش را ببندد؟! آیا من و امثالِ من هم در این بین مقصر نیستیم؟! چرا ما خانمها پشتِ هم را خالی کردهایم و با ندانمکاری زندگی همدیگر را به خطر انداختهایم؟!