ازدواج به سبک دو نور "مراسم عروسی"
“یک شب که هزار شب نمیشه! بابا فقط یه شبه، میگذره بعدا یه عمر پشیمون میشیم چرا اون شب رو خوب برگزار نکردیم! “
جملاتی که قبل از مراسم عروسی، زوج به زبان میآورند و با وجود یک عمر عبادت خداوند، شب و روز عروسی بنده حلقه بهگوش شیطان میشوند! عروس خانم که آن شب محرم تمام مردان کوچه، خیابان و اقوام میشود و داماد هم محرم به تمام زنان حاضر در عروسی! جالب اینجا است وقتی عاقد میآید خطبه عقد را جاری کند همه “یااللهکنان” حجاب را رعایت میکنند، انگاری فقط عاقد نامحرم است و بقیه محرم!
دختروپسری که نمیخواهند آن یک شب هم اسیر شیطان و هوایِ نفس شوند، بر سردرِ محل عروسیشان مینویسند ورود گناه ممنوع و دل امام زمانشان را شاد میکنند! سعی میکنند الگویِ آغاز زندگیشان عروسی مولاعلی و بانو فاطمهالزهرا باشد.
بانویی که شب عروسی پیراهن خود را به فقیر میدهد و پیراهن کهنه و قدیمی را به تن میکند.
“پیامبر خدا برایِ شب عروسی فاطمه پیراهنی آماده ساخت. شب عروسی او بود، بینوایی در خانهی پیامبر آمد و از ایشان لباس طلبید. بانو برخاست و نخست پیراهن وصلهدار و کهنه را در بستهای نهاد تا در راه خدا به او انفاق کند اما ناگهان آیهی شریفهی قرآن را به خاطر آورد که:
(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون)
فاطمه بازگشت و پیراهن عروسی خویش را از تن درآورد و به زن داد و خود همان جامهی عادی را پوشید. ۱”
دختر و پسر شیعه عروسی خود را طوری آغاز میکنند که خداوند را خشمگین نکنند، نه اینکه شیطان را خوشحال کنند! شب عروسی سرور زنان عالم است و بهترین زن و شوهر جهان!
“رسول خدا دستور داد فاطمه را برای رفتن به خانه شوهر آماده کنند و به زنان مهاجر و انصار و دختران عبدالمطلب فرمودند: او را همراهی کنند و با خوشحالی شعر بخوانند و تکبیر بگویند، ولی،چیزی را که موجب ناخشنودی خداوند است به زبان نیاورند. ۲ “
دختر و پسر علوی مراقب هستند که شب عروسی اسراف نکنند و عروسی ساده و بیریایی که خالص برای خدا باشد و به دور از هرگونه چشموهمچشمی برگزار کنند!
آری یک شب، هزار شب نمیشود چون شب آغاز زندگی است و دختر و پسر باهم تشکیل خانواده میدهند اما چه نیکو است این شب بدون گناه باشد و مورد رضایت امام زمان!
#پینوشت
۱-محمدکاظم قزوینی، فاطمهالزهرا “سلاماللهعلیها” از ولادت تا شهادت، ص ۱۹۹ و ۲۰۰
۲- بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۶، ۱۱۵ و ۱۴۱