یاس کبود۱۴

افتخارم سربازی مولا است. سعی می کنم آنچه را در وبلاگم منتشر می شود به قلم و نوشته خودم باشد، مگر در مواردی اندک. انشالله این نوشته ها مورد رضایت مولایم قرار بگیرد و قدمی هرچند کوچک برای زمینه سازی ظهور باشد.
  • بهار ما تویی یابن الحسن 
  • ورود 
  • وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

رحمت خداوند

06 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت

امید باید داشت، به رحمت و بخشندگی خداوند.
آب گل‌آلود و آلوده هرگاه به دریا برگردد و به آن وصل شود، صاف و زلال می‌شود.
خداوند هم دریایِ رحمت است.
هرگاه ناخواسته گناهی مرتکب شدیم.
هرگاه اسیر هوای نفس گشتیم و در این لذتهای بیهوده غرق شدیم. دوباره به او وصل شویم و به آغوش پرمهرش بازگردیم، تا پاکِ‌پاک گردیم.
خودش ما را فرا خوانده است.
دعوتش را اجابت کنیم.

” نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ 

به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان
سوره مبارکه حجر، آیه 49″

#رحمت_خداوند

#رسالت_طلبه_تبلیغ_دین

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

عطر شمیم

05 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت

مولای‌من!
تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم.
دلمان برای بهار لک زده و چشمانمان به دنبال بهار می‌گردد.
بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برایمان به ارمغان بیاوری.
آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس.
دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است.
می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم.
دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را.

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

حکمت ناب

05 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت

‍ #نهج_البلاغه

💠 از کسانی مباش
که اگر بیمار شود پشیمان می گردد

🔻 و اگر تندرست باشد احساس امنیت می کند و به لهو می پردازد ؛

🔻 به هنگام سلامت مغرور است

🔻 و به هنگام گرفتاری ناامید.

🔻 اگر بلائی به او برسد همچون بیچارگان دعا می کند

🔻 و اگر آسایش و وسعت به او برسد همچون مغروران از خدای روی می گرداند .

🔻 نفس، او را در امور دنیا به انجام آنچه گمان دارد وادار میکند،
ولی در امور آخرت به آنچه یقین دارد اعتنا نمی کند

📚 حکمت ١٥٠

 نظر دهید »

سفرعشق ۹

05 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​#پارت_نهم

#سفر_عشق 
خیلی خوشحال بودم، از این حس خوبم.

نماز زیارتم رو که خوندم، چشمم رو دوختم به صحن طلای آقا، نور اون چشمم رو نوازش می‌داد.

تو حال خوشم غرق بودم، صدای اذون به گوشم رسید.

بعد از تموم شدن اذون، نماز مغرب رو که خوندیم. بعدش یه آقایی احکام نماز مسافر رو گفت، ولی من متوجه نشدم. از خانم موسوی پرسیدم، یعنی چکار کنیم:oops:

خانم موسوی گفت:

نمازهای چهاررکعتی در سفر دو رکعت خونده میشند، بشون میگند نماز شکسته☺️

حالا بعد از نماز شکسته عشاء، مسافر بلند میشه برا اینکه اتصال صفوف به هم نخوره، شاید یکی نمازش کامل باشه، مثلا دو رکعت نماز قضای صبح میخونه.

نماز عشاء که تموم شد، رفتیم کنار پنجره فولاد و برا این حال خوشم دعا کردم😍

از امام رضا مدد خواستم که این حال خوب رو دیگه از دست ندم:|

بعد از زیارت با هانا و خانم موسوی رفتیم بازار…

به خانم موسوی گفتم: 

–چون لباسام نامناسبند، میخوام کمکم کنی، مانتو و شلوار پوشیده بخرم😅

–چشممم عزیزم، الان میریم پیدا می‌کنیم. هاناجون تو چی میخوای بخری؟ سوغات نمیخوای برا خونه ببری؟

–منم مثل سحرجون اگه پیدا کنم یه مانتو و شلوار پوشیده، یه مقدار سوغاتم برا خونه ببرم:)

مغازه‌ها رو گشتیم تا یه مانتویی پشت ویترین نظرم رو به خودش جلب کرد😍

رفتیم داخل مغازه، تا فروشنده مانتو رو بیاره نگاه کنیم، خیلی شیک و پوشیده بود.

رفتم اتاق پرو، امتحانش کردم، هانا هم یکی انتخاب کرد و منتظر بود، تا من بیرون بیام. خیلی به دلم بود، همون رو گرفتم، یه شلوار کتان مشکی هم خریدم. 

خریدامون رو که کردیم، هانا به خوردن بستنی دعوتمون کرد😋

بعدم راه افتادیم سمت هتل، خیلی خسته بودیم.

خریدارو گذاشتیم داخل اتاق و برگشتیم سمت غذاخوری.

خانم موسوی بمون گفت:

بچها فردا صبح حرکت می‌کنیم. برا همین ساعت سه میریم حرم و تا ساعت ۶ اونجایم برا زیارت و وداع:|

زودتر بخوابید، تا فردا صبح رفتیم، زیارت خوبی داشته باشید.

وقتی این حرف رو شنیدم، با حسرت نگاهی به خانم موسوی انداختم و گفتم یعنی به این زودی تموم شد😭

خیلی ناراحت بودم، چطور می‌تونستم از این مکان دل بکنم:|

بعد از شام به اتاق رفتیم. کارامون رو انجام دادیم و خوابیدیم.

ساعت ۳ بیدار شدیم و مانتو و شلوار قشنگم رو پوشیدم و رفتیم حرم😍

تو این لباس احساس بزرگی می‌کردم.

به حرم که رسیدیم، بعد از نماز صبح، نشستم به دردِدل با امام رضا.

ازش خواستم به زودی دوباره دعوتم کنه، عاقبت بخیر بشم. فردا برمی‌گردم خونه، همین سحر مشهد باشم نه سحر سالهای قبل:|

دعا می‌کردم و اشک می‌ریختم .

کم‌کم به لحظه جدایی نزدیک می‌شدم، دعای وداع رو خوندم. نمی‌تونستم از حرم بیرون برم، همونطوری که نگام سمت حرم بود، از حرم خارج شدم😭

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

زنگار دل

04 دی 1397 توسط نردبانی تا بهشت

​فلز را که می‌بینی وقتی زنگ میزند، آن را با سمباده برق می‌اندازند، تا زنگش از بین رود. 

دل نیز چنین است، اسیر دنیا و هوای نفس می‌گردد. روز‌به‌روز کدر و کدرتر می‌شود. اگر از آن غافل شوی، دیگر به کارت نمی‌آید. 

دیگر حرفت را گوش نمی‌دهد.

دو پا قرض می‌کند و به راهی می‌رود که دوست دارد…

باید زنگ آن را زدود و براقش کرد، مانند روز اول.

راهی که برای براق کردنش وجود دارد، استغفار است و تلاوت قرآن.

هرگاه ناپرهیزی کردیم، دل را برداریم و به قرآن پناه ببریم. زیر لب استغفار بگوییم و آن را نورانی گردانیم.
پی‌نوشت:

🌸پيامبر اکرم صلّي  الله  عليه  و  آله فرمودند: 

«همانا براي قلوب زنگاري است همانند زنگار فلزات، پس آنها را به وسيلة استغفار و تلاوت قرآن صيقل دهيد. »

📚بحارالانوار، ج 3، ص 284📚
#به_قلم_خودم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 45
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود۱۴

مولای‌من! تقویم را ورق می‌زنم، اما غیر از سرما و یخبندان چیزی نمی‌بینم. دل مان برای بهار لک زده و چشمان مان به دنبال بهار می‌گردد. بیا تا این سکوت یخ‌زده انتظار را بشکنی و بهار را برای مان به ارمغان بیاوری. آری مولای‌خوبم! دلم گلِ یاس می‌خواهد و نرگس. دلم برای عطرِ شمیم گلِ محمدی تنگ شده است. می‌دانم تو به انتظار ما نشسته‌ای، تا برگردیم. دریغا! چنان غرق لذت هستیم که فراموش کرده‌ایم، آمدنت را. ✏ز. یوسفوند

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث اهل بیت
  • احکام شرعی
  • اطلاعیه
  • امام زمانی
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • خاطرات تبلیغی
  • دعا
  • دلتنگی
  • دلنوشته
  • دوستانه
  • رمان
  • رمان عطر یاس من
  • رمان عطریاس
  • رمان‌سفرعشق
  • زیارت
  • سخن حکیمانه
  • سروده های من
  • سفرنامه
  • شهدا
  • صحیح‌خوانی نماز
  • طلبگی من
  • طلبگی من
  • عیدولایت
  • محرم و عاشورا
  • مناجات
  • مناسبت‌ها
  • مولودی
  • میلاد
  • نوشته های مدرسه
  • وبلاگ‌نویسی
  • وحدت بین شیعه و سنی
  • کروناویروس
  • کلیپ تولیدی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

وبلاگ دوستان

  • مهنا
  • ضحی
  • طلبگی‌ام مرا افتخار است
  • طوبای محبت
  • کویر تشنه باران
  • شورشیرین
  • مرکزندیریت حوزه علمیه خواهران

لوگو

یاس کبود

بهترین وبلاگ ها

  • معاون فرهنگی نوشهر
  • فرهنگی
  • نورفشان
  • ندا فلاحت پور
  • صاحل الامر

گزارش تخلف

گزارش تخلف

آمار

  • امروز: 1017
  • دیروز: 725
  • 7 روز قبل: 2991
  • 1 ماه قبل: 18941
  • کل بازدیدها: 443275

پربازدیدها

  • دلم فریاد می‌خواهد
  • حمام عمومی
  • زن خوب وقتی آقاش میاد خونه...
  • کربلا دلتنگتم
  • عشق‌بازی در تاکسی!
  • چون شب باش و آرامش ببخش
  • بانوان و ورزشگاه
  • دوراهی انتخاب
  • دیوار زندگی
  • مناجات
  • ترس از ترور
  • تشکر از دوستان کوثربلاگ😘
  • معرفی برای ازدواج در سرپل
  • صبح‌انتظار
  • دختر و پسر بی‌خانمان
  • سفرعشق۶۵
  • بلاتکلیفی این روزهایم
  • نماز اول وقت
  • چشمه
  • خیرمحض

رتبه کشوری وبلاگ

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس