سفرعشق۸۰
28 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
#قسمت_هشتادم #سفر_عشق گوشیم زنگ خورد، با نگرانی بهش نگاه کردم. فرزام بود زنگ میزد… تماسو وصل کردم و با صدایی که توش اضطراب و نگرانی بود، گفتم: –الوو.سلام. حالتون خوبه؟! –سلام سحرجون. ببخشید دیر شد، تو ترافیکیم، نزدیک خونتون!! با… بیشتر »