دعای مستجاب من...
22 فروردین 1400 توسط نردبانی تا بهشت
اینقدر خوشحال بودم که ته دلم عروسی بود. دستهایم را به ضریح شهدایِ گمنام شلمچه گره زدم و بوسهای را مهمانش کردم!! شروع کردم به تشکر کردن ازشان، چه زود حاجتم را روا کرده بودند! زینب ازم جواب میخواست که ببیند من نسبت به حاجآقایِ حسینی چه حسی… بیشتر »