سفرعشق۸۲
31 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
#قسمت_هشتادودوم #سفر_عشق فرزام همیشه حرفای عاشقانه قشنگی میزد ، الانم که با پیام های عاشقانه ای که برام فرستاد بی خوابم کرد و دیگه هرکاری کردم نتونستم بخوابم ، از روی تختم بلند شدم و رفتم سمت میز تحریرم و شروع کردم به نوشتن خاطراتم : دیگه هوا تاریک شده… بیشتر »