سفرعشق۷۸
23 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
#قسمت_هفتادوهشتم #سفر_عشق اینقد خوابم میومد، سجاده و چادرنمازم رو جمع کردم و رفتم رو تختم دراز کشیدم. بدون اینکه به چیزی فکر کنم پلکام سنگین شدن و خوابم برد. وقتی از خواب بیدار شدم بدنم کسل و کوفته بود. با دیدن عقربه های ساعت هین بلندی کشیدم و… بیشتر »