سفرعشق۷۱
09 فروردین 1398 توسط نردبانی تا بهشت
#قسمت_هفتادویکم #سفر_عشق با صدای درِ اتاقم از خواب پریدم، با چشمای پف کرده رفتم در رو باز کردم!! از بس گریه کرده و با چشای گریون خوابیده بودم، حسابی پف کرده بودند! شهاب بود در میزد. با حالتِ مسخرهای گفت: –دختر این چه… بیشتر »