عطریاس۱۹
18 مرداد 1398 توسط نردبانی تا بهشت
پسرعمه و عمهجان تو صحن امام خمینی نشسته بودند. اسم پسرعمهام حامد و دو سالی هست در خونهمون رو از پاشنه درآورده و از خواستگارهایِ پروپاقرصم تشریف دارند! بابام خیلی اصرار میکنه با این شازده پسر ازدواج کنم ولی من وقتی میبینمش هیچ حسی به ایشون ندارم و… بیشتر »