دیداری پرمهر
20 اردیبهشت 1398 توسط نردبانی تا بهشت
نفسها در سینه حبس گشته بود. چشمانِ منتظر خیرکنان به دنبالش میگشتند. قلبها تالاپتولوپ میکردند و قفسه سینه دیگر ظرفیتِ نگه داشتنشان را نداشت!! ردِ نگاهها را که میگرفتی، فقط و فقط در یک گوشه، جا خوش کرده و به آن نقطه گره خورده بود! ساعت هم با همه… بیشتر »