صداقت و راستی واژهی آشنایی که فرادینی است و فقط مختص به ادیانِ الهی نیست. آنهایی که حتی دین ندارند، صداقت را خوب میدانند و دروغ را بد.
بنابراین صداقت از ویژگیهایِ عالیِ اخلاقِ انسانی است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست.
صداقت در لغت یعنی راستگفتاری. هرگاه سخنی را متمایل به واقع بر زبان جاری کردی، به اولین مرتبه صدق دست یافتهای. مراتب بعدی صدق، صداقت در رفتار و اعمال و صداقت در حرکات و سکنات میباشد!
هرگاه نزد مردم، رفتار و اعمالت را آنگونه که خداوند فرموده انجام دادی، مرتبه بعدی صدق را به دست آوردهای!
مرتبه مهمتر، صدق در نیت است به طوریکه آن، پیشنیازِ صدق در گفتار و کردار است!
اگر صدقِ در نیت داشتی به صدق و راستی در گفتار و کردار نیز دست مییابی!
به دلیل اینکه اعمال ارزشمندی چون جهاد، شهادت، نیکی به خلقِ خدا و … فقطوفقط در صورتی موردِ قبول خداوند قرار میگیرد که با نیت الهی به انجام برسد. پیامبر “صلیاللهعلیهوآلهوالسلم” در این زمینه میفرمایند:
“انّما الأعمال بالنيات و انّما لكل امرئ ما نوي
ارزش و اعتبار عمل و رفتار هر فردي، مطابق نيت و قصد و هدف او است و نتايج اعمال هر انسان، صرفاً به نيت او وابسته است.” (۱)
اگر من در کار و فعلم صدق در نیت داشته باشم، ارزشمند است اما اگر خالی از قصد و قربت الهی باشد، فاقد ارزش میباشد و پوستهای توخالی میشود.
بنابراین اگر تمام اعمال و فعالیتهایِ انسان بر صدق و راستی بنا نهاده شود و از هرگونه کذب و ناراستی تهی باشد، زمینههایِ نیکبختی برایِ او فراهم میشود. در این صورت است که جامعهی بشری به سعادت و مقامات بالا میرسد و راه رسیدن به تقوا و پرهیزگاری هموار میشود.
به همین جهت است که خداوند مومنان را در کنار دعوت به تقوا، به همراهی با صادقان و راستگویان هم فرمان داده است و میفرمایند:
“یا ایها الذین آمنوا إتقوا الله و کونوا مع الصادقین.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا بپرهیزید و با صادقان باشید!” (۲)
صادق در این آیه شریفه کسانی هستند که به طور کلی و در هر زمینهای راستگو باشند نه در یک شاخه!
صدق در اندیشه، پندار، گفتار و کردار داشته باشند و آن را در آشکار و نهان سرلوحه کار خود قرار دهند.
امام علی “علیهالسلام” در این زمینه میفرمایند:
“و من لم یختلف سره و علانیته و فعله و مقالته فقد ادى الامانه
و آن کس که پنهانى و آشکارش, کردار و گفتارش با هم مخالفت نداشته باشد، امانت الهى را ادا کرده است…” (۳)
در تفاسیر اشاره شده که منظور از واژهی صادقین در این آیه، حضرت علی “علیهالسلام” است.
قندوزی در ینابیعالموده میگوید:
“روزی سلمان فارسی به حضرت رسول اکرم “صلیاللهعلیهوآلهوالسلم” عرض کردند، آیا آیه “یا أیها الذین آمنوا إتقوا الله و کونوا مع الصادقین” مربوط به همه است یا مخصوص عدهای است؟!
پیامبر فرمودند:
“امر و دستور آیه متوجه همه مؤمنان است؛ اما مقصود از صادقان تنها برادرم علی “علیهالسلام و اوصیایِ من پس از او تا روز قیامت میباشند.” (۴)
سیوطی هم از ابنعباس نقل میکند:
“و کونوا مع الصادقین” یعنی با علیبنابیطالب “علیهالسلام” باشید. (۵)
بنابراین اگر به مقام صدیقان که نمونه کامل آن، مولیالموحدین امیرالمؤمنین علی “علیهالسلام” است، دست یابیم، پس نردبان صعودمان به بالاترین قلههایِ سعادت و خوشبختی فراهم میشود زیرا که کلید اصلی دستیابی مؤمن به گنج ایمان، صدق و راستگویی با تمام دامنهاش در همه ابعاد و مراتب آن است.
پینوشت:
۱- وسائل الشیعه، ج ۱، صص ۳۴ ـ ۳۵
۲-سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۹
۳-نهجالبلاغه، نامه ۲۶
۴- سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ینابیع الموده، باب ۳۸، ( لبنان: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات)، ج ۱، ص ۱۱۵.
۵-جلال الدین عبدالرحمن سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ( قم: مکتبة آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق) ج ۳، ص ۲۹۱.