یاس کبود۱۴

کاش گناه کردن هم مانند کروناویروس خطرناک بود، آن موقع برای دوری از آن هرکاری می کردیم… برای اینکه به کرونا مبتلا نشویم دستکش به دست و ماسک بر صورت روانه بیرون می شویم و سعی می کنیم از اجتماع دوری کنیم. اما! برای مرتکب گناه نشدن دریغ از اندکی سعی و… بیشتر »

دلم امشب چه بیقرار صحن و سرایت است و بهانه ی پنجره فولادت را می گیرد! جشن میلادهایت همیشه در جهان خاص بوده و چراغانی صحن هایت، کبوتر دل را به مشهدالرضایت دعوت می کرد. صحن ها همه مملو از عاشقان حرمت و چشم ها خیره به مرقد مطهرت بود.  دریغا! امسال چه… بیشتر »

نفس های آخرش را می کشید که از آسمان برای مان مائده ای فرستادند! یک چشمم اشک بود بخاطر از دست دادن گوشی نارنینم و آن یکی شادمان از مائده و گوشی جدید! از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم و مشغول برانداز کردن گوشی جدید بودم، که ناگهان دیدم صفحه این یکی هم… بیشتر »

سلام سلام سلام من باز اومدم با شور و اشتیاقی بیشتر از قبل و انرژیی مضاعف برای بودن در کنار شما عزیزانم! راستش رو بگید دلتون چقدر برام تنگ شده، دل من که بی نهایت براتون تنگ شده! راستی چرا فعال هایی که قبلا چون خورشید در کوثربلاگ می درخشیدن رو دیگه نمی… بیشتر »

مهمانِ ناخوانده به شهر ما هم رسید. رسیدنش ناگهانی بود و هیچ‌کس از وجودش خبر نداشت. باید اسمش را ویروسِ خاموش گذاشت. می‌تازید و می‌کشت و جولان می‌داد! همه مات و مبهوت مانده بودند که کرونا چگونه و چطورے با این سرعت به شهر ما رسیده بود که روزانه ده‌ها نفر… بیشتر »