روزگار تلخ کرونایی
روزگار تلخی را پشت سر می گذاریم. آرامش از بینمان رخت بسته و جایش را اضطراب و دلهره گرفته است.
حتی عزیزی از خودمان که بیمار می شود از او دوری می کنیم تا مبادا ما هم گرفتار این ویروس منحوس نشویم.
دلم لک زده برای آرامش قبل،
دلم هوای آزادانه رفتن به همه جا را کرده،
دلم فقط کمی بدون ماسک قدم زدن می خواهد.
دلم برای سفیدی وضعیت شهرم تنگ شده تا اعلام کنند از قرمز بودن نجات پیدا کرده ایم.
خدایا!
می دانیم
کفاره گناهان مان ما را به اینجا کشانده است.
می دانیم
ناشکری کردیم که اینگونه تاوان پس می دهیم.
خدایا
به دادمان برس که امروز سخت محتاج نگاه تو هستیم!