یل امالبنین
18 شهریور 1398 توسط نردبانی تا بهشت
تشنگی امان از همه بریده است. لبها خشکیده و چشمها کمسو شدهاند. صدای العطش طفلان عمو را بیقرار کرده است. عموی است دیگر، نمیتواند گریه کودکان را ببیند. مشک را برمیدارد و به سمت شریعهی فرات میرود. صدای آبِ خروشان گوشش را نوازش میدهد. آبی گوارا و خنک… بیشتر »